محل تبلیغات شما

حضرت آیت الله قنبر مشفق لاهیجی



Image result for ?دنیا جای عبور است نه جای ماندن?‎

***نسیم معرفت***



* ناپایداری دنیا و پایداری آخرت+سوره یونس آیات 24 و 25.


آنچه نپاید دلبستگی را نشاید


إِنَّما مَثَلُ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّی إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (سوره یونس آیه 24)


مثل زندگی دنیا ، همانند آبی است که از آسمان نازل کرده ایم که در پی آن ، گیاهان ( گوناگون ) زمین- که مردم و چهارپایان از آن می خورند- می روید تا زمانی که زمین ، زیبایی خود را یافته و آراسته می گردد ، و اهل آن مطمئن می شوند که می توانند از آن بهره مند گردند ، ( ناگهان ) فرمان ما ، شب هنگام یا در روز ، ( برای نابودی آن ) فرامی رسد ( سرما یا صاعقه ای را بر آن مسلّط می سازیم ) و آن چنان آن را درو می کنیم که گویی دیروز هرگز ( چنین کشتزاری ) نبوده است! این گونه ، آیات خود را برای گروهی که می اندیشند ، شرح می دهیم!


وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلی‏ دارِ السَّلامِ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ(سوره یونس آیه 25)


و خداوند به سرای صلح و سلامت (یعنی بهشت موعود) دعوت می کند و هر کس را بخواهد ( و شایسته و لایق ببیند ) ، به راه راست هدایت می نماید.

 

توضیح کوتاه :

در این دو آیه شریفه ناپایداری دنیا و پایداری آخرت و وعده به سرای سلامت و دارالسلام یعنی بهشت موعود  به خوبی ترسیم شده است . دنیا همانند باغی سرسبز تشبیه شده که بر اثر آب بارانِ نافع و سودمند ، گیاهان و گلها و درختانِ گوناگونی در آن می روید تا مورد استفاده مردم و چهارپایان قرار گیرد و سرسبزی و زیبایی و تنوعِ گیاهان و درختان سرسبز و دل انگیزش به گونه ای است که همه اطمینان پیدا می کنند که می توانند از آن بهره مند شوند ولی ناگاه می بینند  که این باغ دلرُبا و زیبا در یک شب تاریک یا در یک روز روشن به سبب طوفان سهمگین و رگبارها و باران های شدید و سیل آسا و ویرانگر که همراه با رعد و برق ها و صاعقه های وحشتناک و دلهره آور است نابود می گردد آنچنان که وقتی فردایش به دیدن آن باغ می روند چیزی جز درهم کوبیدگی و شکستگی و پژمردگی و از هم پاشیدگی و ویرانی نمی بینند به گونه ای که باورشان نمی شود که این باغِ  همان باغِ سبز و خرّم و زیبا بوده است . خداوند متعال در آیه 24 سوره یونس به همه مردم گوشزد می فرماید که دلبسته به دار فانی و ناپایدار نباشید . تلاش و کار در دنیا لازم است اما دلدادگی و اعتماد به آن عاقلانه و خردمندانه نیست .

مولا علی (عَلَیهِِ السَّلامُ) در نهج البلاغه در باره دنیا چنین می فرماید : اَلدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ لَا دَارُ مَقَرٍّ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ رَجُلٌ بَاعَ نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا . یعنی دنیا سراى گذشتن است نه سراى ماندن، و مردم در آن دو دسته اند:  1- دسته اى خود را در آن (به خواهشهاى نفسانی) بفروشد پس خویش را  هلاک و تباه گرداند، 2 و دسته اى خود را (بطاعت و بندگى) بخرد پس خود را (از عذاب رستاخیز) برهاند. (نهج البلاغه فیض الاسلام حکمت 128)

شیخ اَجَلّ سعدی شیرازی در دیباچه کتاب گلستانش آورده است که حکماء گفته اند : آنچه نپاید دلبستگی را نشاید . و در باب اول از گلستانش چنین گفته است :

 

جهان ای برادر نماند به کس

دل اندر جهان آفرین بند و بس

مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت

که بسیار کس چون تو پرورد و کشت

چو آهنگ رفتن کند جان پاک

چه بر تخت مردن چه بر روی خاک

 

و حافظ شیرازی نیز در دیوان سراسر عرفانش چنین گوید :

 

بیا که قَصر اَمَل سخت سست بنیادست

بیار باده که بنیاد عمر بر بادست

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست

چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب

سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست

که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین

نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست

تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر

ندانمت که در این دامگه چه افتادست

نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر

که این حدیث ز پیر طریقتم یادست

غم جهان مخور و پند من مَبَر از یاد

که این لطیفه عشقم ز رهروی یادست

رضا به داده بده و ز جبین گره بگشای

که بر من و تو در اختیار نگشادست

مجو درستی عهد از جهان سست نهاد

که این عجوزه عروس هزار دامادست

نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل

بنال بلبل بی دل که جای فریادست

حسد چه می‌بری ای سست نظم بر حافظ

قبول خاطر و لطف سخن خدادادست

 

دیوان حافظ نسخه مرحوم عبدالرحیم خلخالی غزل 94 .

 

 

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



Related image

***نسیم معرفت***

تفسیر سوره کهف بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان  جلد 13.علامه طباطبایی»+قسمت سوم

با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی                          

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا (1) قَیِّمًا لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ وَیُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا (2) مَاکِثِینَ فِیهِ أَبَدًا (3) وَیُنْذِرَ الَّذِینَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا (4) مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلا لآبَائِهِمْ کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ یَقُولُونَ إِلا کَذِبًا(5) فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا (6) إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا (7) وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَیْهَا صَعِیدًا جُرُزًا (8)

   .   

* وَ وُقُوعُ عِوَجََا» وَ هُوَ نَکِرَةُُ فِی سِیاقِ النَّفیِ یُفیدُ العُمُومَ فَالقُرآنُ مُستَقیمُُ فِی جَمیعِ جِهاتِهِ فَصیحُُ فِی لَفظِهِ، بَلیغُُ فِی مَعناهُ، مُصیبُُ فِی هِدایَتِهِ، حَیُُّ فِی حُجَجِهِ وَ بَراهینِهِ، ناصِحُُ فِی أَمرِهِ وَ نَهیِهِ، صادِقُُ فِیما یَقُصُّهُ مِن قِصَصِهِ وَ أَخبارِهِ، فاصِلُُ فِیما یَقضِی بِهِ مَحفُوظُُ مِن مُخالَطَةِ الشَّیاطینِ، لا اِختِلافَ فِیهِ، وَ لا یَأتیهِ الباطِلُ مِن بَینِ یَدَیهِ وَ لا مِن خَلفِهِ.

کلمه عِوَجََا» در آیه شریفه (وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا) که به صورت نکره در سیاقِ نفی» آمده است افاده معنای عموم می کند و بیانگر آن است که قرآن کریم از همه جهات  مستقیم و استوار است و از هر  اعوجاج و انحرافی به دور است بدین گونه که : 1- فَصیحُُ فِی لَفظِهِ . لفظ و الفاظ قرآن ، فصیح است . 2- بَلیغُُ فِی مَعناهُ . معنایش بلیغ و رسا و گویا است . 3- مُصیبُُ فِی هِدایَتِهِ . در هدایت کردنش نسبت به جامعه و مردم ، مُصیب و رساننده به راه حق و حقیقت است 4-حَیُُّ فِی حُجَجِهِ وَ بَراهینِهِ . در حجت ها و براهینی که اقامه می کند ، زنده است و حیات و زندگی می بخشد . 5-ناصِحُُ فِی أَمرِهِ وَ نَهیِهِ . در امر و نهیش  ناصح و خیرخواه است 6-صادِقُُ فِیما یَقُصُّهُ مِن قِصَصِهِ وَ أَخبارِهِ . در نقلِ قِصَص و اَخبارش ، راست و صادق است  و  صادقانه و بدون اغراق و انحراف نقل می کند . 6- فاصِلُُ فِیما یَقضِی بِهِ . در حکم و قضاوتی که می کند ، فاصِل و جدا کننده میان حق و باطل است . 7- مَحفُوظُُ مِن مُخالَطَةِ الشَّیاطینِ . از  مُخالَطت و آمیختگی و  دستبرد شیطانها  مَصون و محفوظ است . 8- لا اِختِلافَ فِیهِ . از ناهمگونی و اختلاف و اختلال در مضامین و  معنی و محتوا مُبرّی است . 9- وَ لا یَأتیهِ الباطِلُ مِن بَینِ یَدَیهِ وَ لا مِن خَلفِهِ.  هیچگاه ، نه در عصر نزولش و نه در اَعصار بعد ، باطل در آن رخنه و راه پیدا نکرده و نمی کند . (لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزیلٌ مِنْ حَکیمٍ حَمیدٍ : هیچ گونه باطلی ، نه از پیش رو و نه از پشت سر ، به سراغ آن نمی آید چرا که از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است .سوره فُصِّلت آیه 42 )


* وَ القَیِّمُ هُوَ الَّذِی یَقُومُ بِمَصلَحَةِ الشَّیءِ وَ تَدبیرِ أَمرِهِ کَقَیِّمِ الدّارِ وَ هُوَ القائِم ُ بِمَصالِحِها وَ یُرجَعُ إِلَیهِ فِی أُمُورِها، وَ الکِتابُ إِنَّما یَکُونُ قَیِّماََ بِما یَشتَمِلُ عَلَیهِ  مِنَ المَعانِی، وَ الَّذِی یَتَضَمَّنُهُ القُرآنُ هُوَ الأِعتِقادُ الحَقِّ وَ العَمَلُ الصّالِحُ کَما قالَ تَعالى: "یَهْدی إِلَی الْحَقِّ وَ إِلی‏ طَریقٍ مُسْتَقیمٍ": اَلأَحقاف: 30، وَ هذا هُوَ الدّینُ وَ قَد وَصَفَ تَعالى دِینَهُ فِی مَواضِعَ مِن کِتابِهِ بِأَنَّهُ قَیِّمُُ قالَ: "فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ": اَلرُّوم: 43 وَ عَلى هذا فَتَوصیفُ الکِتابِ بِالقَیِّمِ لِما یَتَضَمَّنُهُ مِنَ الدِّینِ القَیِّمِ عَلى مَصالِحِ العالَمِ الإِنسانِی فِی دُنیاهُم وش أُخراهُم.                    

کلمه (قَیِّم) در آیه شریفه ( قَیِّمًا لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ. ) به معناى کسى است که قیام می کند و عهده دار می شود برای تأمین مصلحت چیزى  و به تدبیر اُمور آن می پردازد .(مَصلَحت در لغت به معانی مختلفی آمده است: مَصلحت یعنی : صلاح .فائده .سود. بهره . منفعت) مانند  کسی که قَیِّم و عهده دارخانه و منزل است که قائم به مصالح خانه است و اهل خانه  در امور خانه به او مراجعه مى کنند. و قَیِّم بودن کتابِ قرآن بواسطه آن است که مشتمل و دربردارنده  مضامین و معانی است که درهدایت و سعادت دُنیوی و اُخروی انسان و جامعه بشری مؤثِّر می باشند . و آن چیزی که قرآن کریم جهت هدایت و سعادت بشریت مُتضمّن آن است عبارت است از : 1- اعتقادِ حق و راستین  2-  عمل صالح و نیکو .

ادامه دارد

تفسیر سوره کهف بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان  جلد 13.علامه طباطبایی»

با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

*************************************************************
*تفسیرسوره کهف براساسِمتنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.علامه طباطبایی+با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت+قسمت اول


*تفسیرسوره کهف براساسِمتنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.+باترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت+قسمت دوم

*تفسیرسوره کهف براساسِمتنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.علامه طباطبایی+با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی+کلیک کنید


** تفسیر سوره کهف بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی+استاد سعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه (http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15095)

 



Related image

***نسیم معرفت***

تفسیر سوره کهف بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان  جلد 13.علامه طباطبایی»+قسمت دوم

با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی                          

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا (1) قَیِّمًا لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ وَیُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا (2) مَاکِثِینَ فِیهِ أَبَدًا (3) وَیُنْذِرَ الَّذِینَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا (4) مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلا لآبَائِهِمْ کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ یَقُولُونَ إِلا کَذِبًا (5) فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا (6) إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا (7) وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَیْهَا صَعِیدًا جُرُزًا (8)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

حمد مخصوص خدایى است که این کتاب (آسمانى) را بر بنده(برگزیده)اش نازل کرد، و هیچ گونه کژى و کجی و انحرافی در آن قرار نداد. (1)در حالى که ثابت و مستقیم و نگاهبان کتابهاى (آسمانى) دیگراست . تا (بدکاران را) از عذاب شدید او بترساند . و مؤمنانى را که کارهاى شایسته انجام می دهند، بشارت دهد که پاداش نیکویى براى آنهاست. (2)(همان بهشت بَرین و بالا) که جاودانه در آن خواهند ماند. (3)و (نیز) آنها را که گفتند: خداوند، فرزندى (براى خود)انتخاب کرده است‏»، انذار کند. (4)نه آنها (هرگز) به این سخن یقین دارند، و نه پدرانشان . سخن بزرگى از دهانشان خارج می شود . آنها فقط دروغ می گویند. (5)گویى می خواهی بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنى اگر به این گفتار ایمان نیاورند . (6)ما آنچه را روى زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها رابیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می کنند. (7)(ولى) این زَرق و برقها پایدار نیست، و ما (سرانجام) قِشر روى زمین را خاک بى گیاهى قرار می دهیم. (8)

    .   .

* وَ قَولُهُ : وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا» اَلضَّمیرُ لِلکِتابِ وَ الجُملَةُ حالُُ عَنِ الکِتابِ وَ قَولُهُ: قَیِّمًا» حالُُ بَعدَ حالِِ عَلى ما یُفیدُهُ السِّیاقُ فَأِنَّهُ  تَعالى فِی مَقامِ حَمدِ نَفسِهِ مِن جِهَةِ تَنزیلِهِ کِتاباََ مَوصُوفاََ بِأَنَّهُ لا عِوَجَ لَهُ وَ أَنَّهُ قَیِّمُُ عَلَى مَصالِحِ المُجتَمَعِ البَشَرِی فَالعِنایَةُ مُتَعَلِّقَةُُ بِالوَصفَینِ مُوَزَّعَةُُ بَینَهُما عَلَى السَّواءِ وَ هُوَ مُفادُ کَونِهِما حالَینِ مِن َ الکِتابِ.(وَ مُفادُهُ هُوَ کَونُهُما حالَینِ مِن َ الکِتابِ) .
در قول و فرمایش خداوند در آیه اول از سوره کهف که فرمود: وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجََا» ضمیر در ( لَهُ)  به کلمه الْکِتَابَ » بر مى گردد (اَلضَّمیرُ یُرجَعُ اِلَی الکِتابِ)، و جملهوَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجََا»جمله حالیه برای الْکِتَابَ » است . و کلمه ( قَیِّمًا) بنابر آنچه که سیاقِ آیه (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجََا (1) قَیِّمًا.) اِفاده می کند ، حالِ بعد از حال برای الْکِتَابَ » است . زیرا خداى تعالى در مقام حمد و ستایش خویش است از این جهت که کتابى نازل کرده  که موصوف به دو وصف است : 1- بِأَنَّهُ لا عِوَجَ لَهُ : به اینکه هیچ کجی و اعوجاج و انحرافی در آن نیست(وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا»).  2- وَ أَنَّهُ قَیِّمُُ عَلَى مَصالِحِ المُجتَمَعِ البَشَرِی : و اینکه قَیِّم و بپادارنده جمیعِ مصالحِ جوامع بشری می باشد (قَیِّمًا») .  پس بر اساس آنچه که سیاق آیه افاده می کند در این آیه شریفه به طور مساوی به این دو وصف ( حال اول و حال دوم) توجه و عنایت شده است. [ مُوَزَّعَةُُ بَینَهُما عَلَى السَّواءِ : یعنی  توجه و عنایت بین این دو وصف (وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا» * قَیِّمًا») ،  عَلَى السَّواءِ و به طور مساوی است و فقط  به جنبه حالیّت آن ها توجه و عنایت شده است و هر دو حال هستند و ترکیب دیگر برخلافِ سیاق آیه شریفه است آنچنانکه در عبارت بعدی تحت عنوان قیل به آن اشاره شده است ] ، و این توجه و عنایتِ مساوی ،در واقع مُفادش آن است که هردو ،حال برای کلمه الْکِتَابَ » باشند . (وَ مُفادُهُ هُوَ کَونُهُما حالَینِ مِن َ الکِتابِ).

* وَ قیلَ إِنَّ جُملَةَ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجََا» مَعطُوفَةُُ عَلَى الصِّلَةِ وَ قَیِّمًا» حالُُ مِن ضَمیرِ ( لَهُ وَ المَعنى وَ الَّذِی لَم یَجعَل لِلکِتابِ حالَ کَونِهِ  ، قَیِّمًا » ، عِوَجََا  أَو أَنَّ قَیِّمًا» مَنصُوبُُ بِمُقَدَّرِِ، وَ المَعنى: وَ الَّذِی لَم یَجعَل لَهُ عِوَجََا وَ جَعَلَهُ قَیِّمًا، وَ لازِمُ الوَجهَینِ اِنقِسامُ العِنایَةِ بَینَ أَصلِ النُّزُولِ وَ بَینَ کَونِ الکِتابِ قَیِّمًا لا عِوَجَ لَهُ. وَ قَد عَرَفتَ أَنَّهُ خِلافُ ما یُستَفادُ مِنَ السِّیاقِ.

بعضى از مفسرین گفته اند: جمله وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجََا» عطف است بر صله (أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ) ، و کلمه قَیِّمًا» حال از ضمیر در( لَهُ) است، و معنایش این است که (و حمد و ستایش برای آن کسی است که براى کِتاب یعنی قرآن در حالى که قَیِّم و استوار و بپادارنده است اِعوجاج و انحرافی قرار نداده است) و یا اینکه قَیِّمًا» منصوب به عامل مقدرى مانند فعل (جَعَلَ) است و معنایش این است که و حمد آن خدایى را که براى کتاب کجی و انحرافی قرار نداده و آن را قَیِّم قرار داده است  و لازمه این دو وجه (1- اینکه وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجََا» عطف بر صله باشد 2- و قَیِّمًا» منصوب به حال و یا منصوب به عامل مقدّر فعل مقدر» باشد)  این است که عنایت و توجه در آیه شریفه  منقسم به سه چیز شده است و به عبارت دیگر در این آیه شریفه  توجه و عنایت به سه مطلب شده است :  1-اصل نزولِ قرآن . با عنایت به مساله صله و موصول» در آیه شریفه (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ) ، الَّذِی» موصول است و جمله أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ» صله برای موصول است. 2- و قَیِّم بودن قرآن . با عنایت به اینکه قَیِّمًا» منصوب است بنابر حالیّت یا منصوب است به عامل مقدر  3- و عدم اِعوجاج و انحراف در کتاب قرآن . با عنایت به اینکه عِوَجََا» مفعول لَمْ یَجْعَلْ » باشد . و شما خواننده عزیز و گرامی با توجه به نکات پیشین دانستی  که این  ترکیب برخلاف عنایتى است که از سیاق آیه شریفه استفاده می شود (در حالی که با دقت به سیاق آیه فهمیده می شود که عنایت و توجه در آیه شریفه به جنبه حالیت آن دو وصف است.زیرا خداى تعالى در مقام حمد و ستایش خویش است از این جهت که کتابى نازل کرده  که موصوف به دو وصف است : 1- بِأَنَّهُ لا عِوَجَ لَهُ : به اینکه هیچ کجی و اعوجاج و انحرافی در آن نیست(وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجََا»).  2- وَ أَنَّهُ قَیِّمُُ عَلَى مَصالِحِ المُجتَمَعِ البَشَرِی : و اینکه قَیِّم و بپادارنده جمیعِ مصالحِ جوامع بشری می باشد (قَیِّمًا»)

* وَ قیلَ: إِنَّ فِی الآیَةِ تَقدیماََ وَ تَأخیراََ، وَ التَّقدیرُ نَزَّلَ (اَنزَلَ) الکِتابَ قَیِّمًا وَ لَم یَجعَل لَهُ عِوَجََا وَ هُوَ أَردَأُ الوُجُوهِ.

وَ قَد قُدِّمَ نَفیُ العِوَجِ عَلَى إِثباتِ القَیمُومَةِ لِأَنَّ الأَوَّلَ کَمالُ الکِتابِ فِی نَفسِهِ وَ الثّانِی تَکمیلُهُ لِغَیرِهِ وَ الکَمالُ مُقَدَّمُُ طَبعاََ عَلَى التَّکمیلِ.

بعضى از مفسرین گفته اند: در آیه شریفه ( اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا (1) ) تقدیم و تأخیر به کار رفته است و تقدیر آن ( نَزَّلَ (اَنزَلَ) الکِتابَ قَیِّمًا وَ لَم یَجعَل لَهُ عِوَجََا) می باشد و این پایین ترین وجه و نظریه ای است که درباره این آیه بیان شده است .  دلیل رد نظریه فوق این است که نفى اِعوجاج» در قرآن ، مقدم بر اثبات قیمومیتِ قرآن کریم است زیرا عدم اِعوجاج در واقع کمالى است که قرآن فى نفسه دارد ولی قیمومّیت کمالى است که قرآن به دیگران و اَدیان آسمانی دیگر مى دهد و معلوم است  که کمال بر تکمیل تقدُّم دارد.


* وَ وُقُوعُ عِوَجََا» وَ هُوَ نَکِرَةُُ فِی سِیاقِ النَّفیِ یُفیدُ العُمُومَ فَالقُرآنُ مُستَقیمُُ فِی جَمیعِ جِهاتِهِ فَصیحُُ فِی لَفظِهِ، بَلیغُُ فِی مَعناهُ، مُصیبُُ فِی هِدایَتِهِ، حَیُُّ فِی حُجَجِهِ وَ بَراهینِهِ، ناصِحُُ فِی أَمرِهِ وَ نَهیِهِ، صادِقُُ فِیما یَقُصُّهُ مِن قِصَصِهِ وَ أَخبارِهِ، فاصِلُُ فِیما یَقضِی بِهِ مَحفُوظُُ مِن مُخالَطَةِ الشَّیاطینِ، لا اِختِلافَ فِیهِ، وَ لا یَأتیهِ الباطِلُ مِن بَینِ یَدَیهِ وَ لا مِن خَلفِهِ.

کلمه عِوَجََا» در آیه شریفه (وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا) که به صورت نکره در سیاقِ نفی» آمده است افاده معنای عموم می کند و بیانگر آن است که قرآن کریم از همه جهات  مستقیم و استوار است و از هر  اعوجاج و انحرافی به دور است بدین گونه که : 1- فَصیحُُ فِی لَفظِهِ . لفظ و الفاظ قرآن ، فصیح است . 2- بَلیغُُ فِی مَعناهُ . معنایش بلیغ و رسا و گویا است . 3- مُصیبُُ فِی هِدایَتِهِ . در هدایت کردنش نسبت به جامعه و مردم ، مُصیب و رساننده به راه حق و حقیقت است 4-حَیُُّ فِی حُجَجِهِ وَ بَراهینِهِ.در حجت ها و براهینی که اقامه می کند ، زنده است و حیات و زندگی می بخشد .

ادامه دارد

تفسیر سوره کهف بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان  جلد 13.علامه طباطبایی»

با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

*****************************************
*تفسیرسوره کهف براساسِمتنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.علامه طباطبایی+با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت+قسمت اول

*تفسیرسوره کهف براساسِمتنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.علامه طباطبایی+با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی+کلیک کنید


نتیجه تصویری برای حرم امام رضا و معصومه


نتیجه تصویری برای حرم امام رضا و معصومه

***نسیم معرفت***



*** بستن دربهای حرمهای شریف به جهت کُرونا کار غلط و نسنجیده است


بسم الله الرحمن الرحیم


یا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ .  اى عزیز ،  قحطى ما و خاندان ما را فراگرفته و (براى خرید گندم) بهاى اندكى با خود آورده‌ایم، (اما شما كارى به پول اندك ما نداشته باش) سهم ما را بطور كامل وفا كن و بر ما ببخش، زیرا كه خداوند كریمان و بخشندگان را پاداش مى‌دهد. (سوره یوسف آیه 88 .)


  ای نَفَست چاره‌ی درماندگان   جزتوکسی نیست کس بی‌کسان
  چاره‌ی ما ساز که بیچاره‌ایم     گر توبرانی ، به که روی آوریم


بستن حرم های حضرت علیّ ابن موسی الرضا (عَلَیهِ السَّلامُ) و حضرت معصومه  یا  فاطمه ثانی (سَلامُ اللهِ عَلَیها) و حضرت شاه چراغ و شاه عبدالعظیم حسنی (ع) و سائر بقاع مُتبرّکه و نیز مسجد مقدس جمکران که منسوب به یار و یاور ستمدیدگان و شیعیان حضرت حُجّت بن الحسن العسکری  (عَلَیهِما السَّلامُ)  است ، کاری غلط و اشتباه و اقدامی نسنجیده و دور از درایت و فهم  می باشد . این اماکن مُقدّسه مخصوصا حرم امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) مورد توجه  دل های مسلمین و مؤمنین و مُحبّان و شیعیان و ارادتمندان به خاندان عصمت و طهارت (عَلَیهِمُ السَّلامُ)  و محل و مَطاف ملائک و فرشتگان و قُدسیان است و خیرات و برکات پیوسته در آن ها سرازیر است  و در طول تاریخ در سخت ترین شرایط و تلخ ترین حوادثِ روزگار ، مردم از هر شهر و دیار از دور و نزدیک با عشق و دلدادگیِ وصف ناپذیر به این اماکن مُقدّسه پناه می آوردند و می آورند و رفع گرفتاری ها و بلایا را از نزدیک و در جوار آنها با واسطه قرار دادنشان به پیشگاه الهی با  توجه به مقام و منزلتی که آن حضرات پیش خدا دارند ، از حضرت پروردگار مسئلت می کردند و می کنند و نوعا به لطف و عنایت و کرامت این بزرگواران و ذَوات مُقدّسه و مُطهّره، به مراد و مقصود خود می رسیدند و می رسند و چه بسیار مشکلات و  بلاها و گرفتاری های لاعلاج بواسطه توسل به این انوار مقدسه از راه دور و نزدیک مخصوصا  از نزدیک و در جوار مَراقِد مُطهَّره مرتفع گردید . در این ایام که ویروس منحوس و بلای مُسری نِیُوکُرونا یا کُووِید19 که از ووهان(Wuhan) یکی از شهرهای کشور چین شروع شد و به تدریج  در اندک مدتی به سائر بلاد و کشورها از جمله ایران سرایت نمود و به عنوان بلا و بحران جهانی تلقی شد و احتمال حمله بیولوژیکی آن نیز از سوی کارشناسان از جمله حضرت آیت الله امام ای مطرح گردید ، در چنین شرایطی علاوه بر بسیج عمومی برای مبارزه با ویروس کُرونای جدید و وم مراعات نکات بهداشتی و توجه به هشدارهای مقامات ذیربط و عنایت به رهنمود های مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام ای مخصوصا فرمان رهبری معظّم به ستاد کل نیروهای مسلح در مقابله با ویروس کرونا (قرارگاه مقابله با کرونا در سطح مِلّی) ، آنچه که حائز اهمیّت است توجه و عنایت ویژه به دعا و تضرع به پیشگاه الهی و التِجا و پناه بردن به حرم های امام رضا (عَلَیهِ السَّلامُ) و حضرت معصومه (س) و سائر مَراقِد مُطهّره است . نیرو و انرژی و بُنیه و تقویت روحی و معنوی که مردم از این حرم های پاک و با صفا می گیرند آن چنان بالا و والا است که به جرئت می توان گفت که مصونیّت ویژه و خاص برای مردم در برابر بلایا از جمله کرونا ایجاد می کند . علاوه بر نکات پیش گفته اگر امکانات و  ابزارهای لازم بهداشتی و پایگاه های سلامت در کنار این حرم ها مستقر شود و ضد عفونی های لازم در این مکان ها انجام گیرد چه اشکالی دارد که درب های حرم های امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) و برخی دیگر از امام زاده ها به طور کلی و یا  اقلاََّ به شکل محدود و یا یک روز در میان باز باشد نه اینکه درب های حرم این بزرگواران و کعبه های آمال و آرزوهای مردم را به بهانه جلوگیری از سرایتِ ویروس کرونا در این ایامی که همه احساس توجه و نیاز به این حرم های محترم و شریف دارند  ببندیم !!!.  آنهایی که اشکال می کنند و می گویند ما در قبال جان مردم مسؤلیم و امام رضا (ع) از ما بازخواست خواهد کرد و اگر حرم باز باشد و کسی بیماری کرونا بگیرد مسؤلیت دارد آیا وحی به آنها شده که زوّار عزیز حتما دچار کرونا می شوند؟!!!  آیا در موارد دیگر مثل تصادفات جاده ای و مانند آن ها که صدها و هزار ها نفر  در طول سال کشته می شوند و خانواده های زیادی داغدار می شوند و هزینه های سنگینی به کشور و مردم تحمیل می گردد و خبرهای بسیار وحشتناک و نگران کننده ای نیز در این زمینه ها وجود دارد آیا آقایان محترم  در این گونه موارد چرا احساس مسؤلیت نفرمودند و نمی فرمایند ؟!!!  به نظر بنده احتمال عقلایی این است که همه زواری که به این حرم ها جهت دعا و نیاز معنوی و مادی پناهنده می شوند مخصوصا در این ایام ابتلا و ایام نوروز ، مورد توجه و عنایت خاندان کرامت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) قرار می گیرند و ان شاءالله هیچکدامشان مبتلا به کرونا نمی شوند .  اگر بنا باشد که به سبب اجتماع زُوّار در حرم های شریف و نورانی ، احتمال ابتلا به کرونا برای دیگران را  مطرح کنیم باید بسیاری از مشاغل و فروشگاه ها و همچنین سرباز خانه ها و غیره تعطیل شود!!!  در حالی که این امور یاد شده باید با حفظ اصول بهداشتی برقرار باشد و هست . آنگاه چطور است که آقایان و مُتولّیان حرم های نورانی آن هم به امر وزرات بهداشت با احتمالات واهی و خیالی درب های حرم های مذکور را به اصطلاح موقّتا می بندند و سبب جریحه دار شدن قلوب مُحِبّین و شیعیان و حتی خودشان می شوند ؟  ما از کسانی که تجمع غیر معقول و غیر مشروع می کنند و کردند و چه بسا به حسب گزارش های رسیده ،  درب حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) را به بهانه های نادرست آسیب زدند و یا در مشهد مقدس اعتراضات غیر صحیح انجام دادند حمایت نمی کنیم و به علاوه تقبیح و محکوم نیز می نماییم  ولی حرف و سخن ما این است که اقدام مُتولّیان این حرم ها در بستن درب های این اماکن مقدسه غلط و نادرست و نسنجیده و غیر عقلایی بوده است . آیا این همه کتاب ها و کرامات و اشعار ناب امیدوار کننده  که در وصف این ذَوات مُقدَّسه در طول تاریخ بیان شده و خُطَبا و بزرگان و مُبلّغین و ّت و علمای بزرگوار برای مردم بیان و تشریح کردند از خاطر و یادتان بردید؟!!! آن کسانی که صدها کیلومتر از راه های دور در گرما و سرما با پای پیاده و چه بسا پا به عشق امام رضا (ع)  به زیارتش می آمدند و می آیند غرض و مقصدشان چیست و امام رضای رئوف و مهربان چه معامله ای با آنها داشته و می کند؟!! و نیز در زیارت اربعین حسینی(ع) که حقیقتا می وصف ناپذیر ایجاد می شود چگونه ارزیابی می شود و چه پیام و یا پیام هایی را به همه ما می رساند؟!  آیا در این ایام بلا که کرونا فراگیر شده و مردم عاجزانه و  مُتضرّعانه و مُلتمسانه به این بارگاه های نورانی و  امید بخش پناهنده می شوند  آن بزرگواران توجهی به این عزیزان ندارند !!!  حاشا و کَلاّ که چنین باشد مگر اینکه ما مقام و جایگاه و منزلت آنها را درک نکرده باشیم !!! . ای آقایانی که تولیت های این اماکن مقدسه در اختیارتان است همه شما ها در قبال بستن درب این حرم ها مسؤلید و مردم و محبان اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) از شما گله مند و نگران و  ناراحتند . آیا به همه تمهیدات بهداشتی  در رابطه با حرم ها توجه داشتید  و  به طور جِدّ دنبال  کرده اید یا اینکه به صرف احتمال ابتلای زوّار حرم ها را بستید؟!  عزیزان بدانید وقتی که پیراهن یوسف (ع) به لطف خدا  شفابحشِ چشم یعقوبِ پیغمبر (ع)  باشد و دست مرحوم حاج شیخ حبیب الله گلپایگانی به لطف و عنایت امام رضا (ع) شفا دهنده بیماران باشد و هزاران کرامتی که از این خاندان عصمت و طهارت(ع)  در طول تاریخ صادر شده و بسیاری نیز به ثبت رسیده است و مردم هم با همه وجود به زیارت آنها  می آمدند و می آیند ، شک و تردیدی نکنید که این مردم عزیز در این حرم ها مبتلا به کُرونا نمی شوند . لطفا فهم و ارادت تان را بیفزایید و درب های حرم های شریف را به روی مردم با مراعات اصول و ابزارهای بهداشتی باز کنید و در آخر نیز جهت روشنی دل های دلدادگان به خاندان اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) این حکایت را که حضرت آیت الله وحید خراسانی نقل فرموده است تقدیم می دارم و امیدوارم که همه ما و ملت شریف و ولایتمدار ایران مشمول عنایات خاصه امام رضا (ع) و خواهر عزیزش حضرت معصومه (س) ، دختر حضرت موسی بن جعفر باب الحوائج (ع) ، باشیم .

حضرت آیت الله وحید خراسانی نقل کرد که مدت بیست سال در مدرسه حاج حسنِ مشهد تحت سرپرستی مرحوم حاج شیخ حبیب الله گلپایگانی که سال‌ها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود  ، بودم . ایشان روزی به من فرمود : مدتی در تهران مریض و بستری شدم . روزی به جانب حضرت رضا (عَلَیهِ السَّلامُ) رو کرده گفتم : آقا  من چهل سال تمام پشت درِ صحن ، در سرما و گرما ،‌ سجده‌ی عبادت پهن کرده ،نماز شب و نوافل می خواندم و بعد خدمت شما شرفیاب می گشتم حال که بستری شده‌ام، به من عنایتی بفرمایید . ناگاه در همان حال بیداری دیدم در باغ و بُستانی خدمت حضرت رضا (ع) قرار دارم . ایشان از داخل باغ گلی چیده به دست من دادند من آن گل را بوییدم و حالم خوب شد جالب تر  آنکه دستی که حضرت رضا (ع) با آن دست گل داده بودند، چنان با برکت بود که بر سر هر بیماری می‌کشیدم، بی‌درنگ شفا می‌یافت !!  البته در همان روزهای نخست با یک مرتبه دست کشیدن بیماری‌های صَعبُ العِلاج بهبود می یافت  ولی بعد از مدتی که با این دست با مردم مُصافحه کردم آن برکت اوّلیه از دست رفت و اکنون باید دعاهای دیگری را نیز بر آن بیفزایم تا مریضی شفا یابد .



  ای نَفَست چاره‌ی درماندگان    جزتوکسی نیست کس بی‌کسان
  چاره‌ی ما ساز که بیچاره‌ایم       گر توبرانی، به که روی آوریم
   یار شوای مُونِس غمخوارگان     چاره‌ کُن ای چاره‌ی بیچارگان
   پیش تو با ناله وآه آمده‌ایم           مُعتذِر از جُرم و گناه آمده‌ایم


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


28 / 12 /  1398  .



** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


*************************************************

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، ی.+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی





نتیجه تصویری برای زیباترین برگ های گل ها
وَ فِی کِتَابِ مَعَانِی اَلْأَخْبَارِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَسْوَارِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ السُِّخْرِیِّ [اَلسِّجْزِیِّ] عَنْ عَمْرِو بْنِ حَفْصٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَسَدٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی یَعْلَى عَنْ یَحْیَى بْنِ سَعِیدٍ اَلْبَصْرِیِّ عَنِ اِبْنِ جَرِیحٍ عَنْ عَطَاءِ بْنِ عُبَیْدِ بْنِ عُمَیْرٍ اَللَّیْثِیِّ عَنْ أَبِی ذَرٍّّ رَحِمَهُ اَللَّهُ» فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)  قَالَ : قُلْتُ : یَا رَسُولَ اَللَّهِ کَمْ أَنْزَلَ اَللَّهُ تَعَالَى مِنْ کِتَابٍ، قَالَ : مِائَةَ کِتَابٍ وَ أَرْبَعَةَ کُتُبٍ : أَنْزَلَ اَللَّهُ تَعَالَى عَلَى شَیثٍ خَمْسِینَ صَحِیفَةً، وَ عَلَى إِدْرِیسَ ثَلاَثِینَ صَحِیفَةً، وَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ عِشْرِینَ صَحِیفَةً، وَ أَنْزَلَ اَلتَّوْرَاةَ وَ اَلْإِنْجِیلَ وَ اََّبُورَ وَ اَلْفُرْقَانَ . قُلْتُ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ : فَمَا کَانَتْ صُحُفُ إِبْرَاهِیمَ، قَالَ: کَانَتْ  أَمْثَالاً کُلَّهَا : أَیُّهَا اَلْمَلِکُ اَلْمَغْرُورُ اَلْمُبْتَلَى إِنِّی لَمْ أَبْعَثْکَ لِتَجْمَعَ اَلدُّنْیَا بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ، وَ لَکِنْ بَعَثْتُکَ لِتَرُدَّ عَنِّی دَعْوَةَ اَلْمَظْلُومِ، فَإِنِّی لاَ أَرُدُّهَا وَ إِنْ کَانَتْ مِنْ کَافِرٍ، وَ عَلَى اَلْعَاقِلِ مَا لَمْ یَکُنْ مَغْلُوباً أَنْ یَکُونَ لَهُ سَاعَاتٌ : سَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ تَعَالَى ، وَ سَاعَةٌ یُحَاسِبُ فِیهَا نَفْسَهُ ، وَ سَاعَةٌ یَتَفَکَّرُ فِیهَا صُنْعَ اَللَّهِ ، وَ سَاعَةٌ یَخْلُو فِیهَا بِحَظِّ نَفْسِهِ مِنَ اَلْحَلاَلِ، فَإِنَّ هَذِهِ اَلسَّاعَةَ عَوْنٌ لِتِلْکَ اَلسَّاعَاتِ، وَ اِسْتِجْمَامٌ لِلْقُلُوبِ ، وَ تَفْرِیغٌ لَهَا . وَ عَلَى اَلْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ بَصِیراً بِزَمَانِهِ مُقْبِلاً عَلَى شَأْنِهِ حَافِظاً لِلِسَانِهِ ، فَإِنَّهُ مَنْ حَسَبَ کَلاَمَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ کَلاَمُهُ إِلاَّ فِیمَا یَعْنِیهِ . وَ عَلَى اَلْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ طَالِباً لِثَلاَثٍ : مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ ، وَ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ ، وَ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ .
مرحوم شیخ صدوق (عَلَیهِ الرَّحمَةِ) در کتاب مَعانِى الأَخبار از على بن عبد اَللَّه اَسْوَارِیِّ از أَحْمَد بن مُحمَّد بن قَیْس سُِخْرِیّ [سِجْزِیّ] از عَمْرِو بْنِ حَفْص از عَبْد اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَسَدٍ از حُسَیْنِ بْنِ إِبْرَاهِیم بْنِ أَبِی یَعْلَى از یَحْیَى بْن سَعِید بَصْرِیّ از اِبْنِ جَرِیح از عَطَاءِ بْنِ عُبَیْدِ بْنِ عُمَیْر لَیْثِیّ از ابو ذرّ رَحِمَهُ اَللَّهُ» طى یک حدیث طولانى که از حضرت رسول (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) نقل کرده ، این حدیث را نقل نموده است که جناب اَبُوذرّ مى‌گوید: من عرض کردم یا رسول اَللَّه ، خداوند چند کتاب نازل کرده است‌؟ حضرت فرمود: خداوند صد نوشته و چهار کتاب کامل نازل کرده است. به شَیث فرزند آدم پنجاه صحیفه ، به اِدریس سى صحیفه ، به ابراهیم بیست صحیفه ، و  همچنین تورات (برای موسی ع) و انجیل (برای عیسی ع) و زَبُور (برای داوود ع) و فُرقان یعنی قرآن (برای حضرت خاتم انبیاء محمدص» ) را خداوند نازل کرده است . ابوذرّ مى‌گوید : عرض کردم در صحیفه ابراهیم چه نوشته شده بود؟ حضرت فرمود : همه آنها مَثَلها بودند. مانند این جمله :  اى پادشاه مغرور و گرفتار، من تو را به دنیا  نفرستادم که مال دنیا را روى هم  انباشته و جمع کنى بلکه تو را براى این فرستادم که از جانب من به مظلوم و ستمدیده  کمک کنى . چون من مظلوم را رد نمى‌کنم ، اگر چه کافر هم باشد. و بر شخص عاقل لازم است مادامی که مغلوب و مفتون دنیا نشده است و براى این که مغلوب امور دنیوی نشود ، ساعاتى را براى خودش تعیین کند : 1-  ساعتى که در آن با خداوند مناجات نماید، 2- ساعتى که در آن نفس خود را مُحاسبه و مراقبت نماید  3- ساعتى براى تفکر و اندیشه در باره صُنع و خلقت و آفریده های خداوند . 4- و ساعتی را خلوت کند و اختصاص نماید برای بهرمندی و لذّت خویش از امور حلال  زیرا این ساعت یعنی ساعتِ بهره مندی از امور حلال ، کمکی جهت انجام کارهای معنوی و فکری در ساعات دیگر است و براى راحتی و آسایش و آرامش دادن به دلها و فارغ ساختن آنها از دغدغه‌هاى دنیا مُؤثِّر مى‌باشد . ونیز بر شخص عاقل لازم است که به وضع زمان خود آگاه باشد ، شأن و مَقامِ خود را بالا ببرد و زبان خویش را حفظ‍‌ کند . زیرا عمل او بر حَسَب کلامش قضاوت مى‌شود. پس باید جز در مواقع ضرورت زیاد حرف نزند. عاقل باید طالب و جوینده سه چیز باشد و به سه چیز توجه زیاد بکند یکى ، براى بهبود بخشیدن به مَعاش و زندگى خود و  دیگرى زاد و توشه برداشتن براى آخرت و سومى لذّت بردن از نعمت هاى غیر حرامِ دنیا.
* منابع : کلیّات حدیث قُدسی , جلد 1  صفحه 48 عُنوان باب : اَلبابُ الثّالِثُ فِیما وَرَدَ فِی شَأنِ إِبْراهِیمَ (عَلَیهِ السَّلامُ)   - بِحارُ الأَنوار , جلد 68 , صفحه 279 - اِرشادُ القُلوبِ اِلَی الصَّوابِ از حسن ابن اَبِی الحسن دَیلَمی ، ج 1، ص 140  -   اَلکافِی : ج2 ص116 حدیث 20 - بِحارُ الأَنوار، ج 11، ص 32، ح 24 - کَنزُ العُمّال : ج 16 ص 133 ح 44157 -اَلخِصال للصَّدوق ج2 ص 524 ح 13 - بِحارُ الأَنوار : ج 71 ص 279 ح 19-  مَکارِمُ الأَخلاق  ج 2 ص 383 ح 2661 - تفسیر اهل بیت  (عَلَیهِمُ السَّلامُ) تألیف علیرضا برازش ج، ص54 - اَلأَمالِی لِلطُّوسِی : ص 540 ح 1163 - مَعانِی الأَخبار از مرحوم شیخ صدوق : ص 334 ح 1 .






نتیجه تصویری برای سردار سلیمانی و ابومهدی

نتیجه تصویری برای سردار سلیمانی

***نسیم معرفت***

 

بسم الله القادر المتعال

 

انا لله و انا الیه راجعون

 

سردار حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکایی ها  در عراق به شهادت رسید . او آسمانی بود و به آسمانیان پیوست .  شهادت سردارِ اخلاص و رزم و فداکاری مایه عزت و افتخار برای او و سبب رسوایی عاملان این جنایت خواهد بود .  انتقام بسیار کوبنده و سختی در انتظار جنایتکاران آمریکاست .  شهادت این سردار شجاع و وفادار و ولایتمدار و مُخلص را به حضرت بقیّة الله الأَعظم  امام عصر عَجَلَ الله تعالی فَرَجَهُ الشَّریف» و رهبر عزیزمان حضرت آیت الله امام ای  و به ملت شریف و با بصیرت ایران و همه دوستداران و حامیان حاج قاسم سلیمانی بویژه به خانواده مُعزّز و محترمش تسلیت می گوییم . سردار سلیمانی مجاهدی خستگی ناپذیر و نافِذُ البَصیرَة و دارای روحیه ای فوق العاده تأثیرگذار و امید آفرین بود .   هر چند از دست دادن این سربازِ وفادار ولایت بر همه ما گران و سنگین است اما با شهادت این مجاهد فی سبیل الله  روحیه مقاومت در ایران و منطقه و جهان بر ضد آمریکا و اسرائیل و گروه های تکفیری داعشی و مانند آنها صد چندان خواهد شد  و هیج خللی در مسیر مقاومت اسلامی و مقابله و مبارزه با مستکبرین و در رأسشان آمریکای فتنه گر و م و ستمگر بوجود نخواهد آمد . روحش شاد و راهش پُر رهرو باد .

 

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

سیزدهم دی  1398 .

 

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

 

*************************************************

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، ی.+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 



 

نتیجه تصویری برای گل در گلدان زیبا

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


به نام خدایی که در همه حال نظاره گر اعمال ماست

 

# پنچ چیزاست که عزت آورد:

 

1- یاد حضرت پرردگار

2-وقار در رفتار

3-صداقت در گفتار

4-همنشینی با اَخیار

5-پرهیز از اعمال ناهنجار

 

#سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

***********************************************

 

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، ی.+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


 


 

 

Image result for ?تصویر  ای و خمینی?‎

Image result for ?تصویر  ای و خمینی?‎

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


از ماست که بر ماست


 

برخی از آسیب ها  و خسارت ها در کشور ناشی از حوادث طبیعی است که کمی هم طبیعی است هر چند که بشریت و جوامع بشری در طول  تاریخ در مَصاف با حوادث طبیعی به راه حل های ثمر بخشی رسیده اند و می رسند و مسؤلان کشور ما هم باید در این باره طرح و فکر و برنامه دقیق داشته باشند  .   و برخی از آسیب های مختلف اجتماعی و فرهنگی و ی و اقتصادی و حتی مدیریتی در کشور ما ناشی از کاستی ها و خسارت هایی است که از رژیم فاسد شاهنشاهی پهلوی و مانند آن بجا مانده است که باید در این باره  چاره اندیشی شود  و اقداماتی انجام گیرد .  و بخشی از مشکلات و گرفتاری ها ناشی از فشارها و تهدیدها و اقدامات خصمانه و کینه توزانه دشمنان اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است که از قبل و بعد از انقلاب وجود داشته و هنوز هم با فراز و نشیب هایی ادامه دارد . یک سال و اندی و یا دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذشت که مستکبرین عالَم از شرق و غرب و در رأس آنها آمریکای جهانخوار و ستمگر در تاریخ 31 شهریور سال 1359 جنگ ویرانگری را توسط رژیم سفّاک و جتایتکار حزب بعث عراق و صدّام ملعون به کشور و ملّت و نظامِ مقدّسِ نوپای ما وارد کردند که هنوز هم آثار تخریبی آن مشاهده می شود ، اگر چه از زاویه دیگر به فرمایش امام خمینی ره» ما می پذیریم که جنگ یک نعمت بود تا در برابر تهدیدهای دیگر آبدیده تر و محکم تر و استوارتر و مقاوم تر باشیم .  بحمدالله به برکت اسلام و قرآن و اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ)  و هدایت ها و رهنمود های علماء و مراجع عظام و ت و خواصِّ مُتعهد حوزوی و دانشگاهی و درایت و بصیرت ملّت شریف ایران و اقدامات و آمادگی های نهاد های امنیتی و نظامی بخصوص سپاه و بسیج و نیز به برکت هدایت ها و تدبیرهای هوشمندانه و مقتدرانه حضرت امام خمینی و امام ای تا کنون در برابر همه اقدامات و تهدیدات و فشارهای ظالمانه دشمنان اسلام و انقلاب و معاندین داخلی و خارجی ایستادگی کردیم و  نقشه های شوم شان را نقش بر آب کردیم و خواهیم کرد . دشمنان اسلام و انقلاب و حکومت های استکباری از ولایت فقیه و ولیّ فقیه ضربه خوردند زیرا که هر نقشه شومی که پیاده کردند توسط این رُکنِ رَکینِ نظام  از هم پاشید و عقیم ماند و باید بدانیم که :  ولایت فقیه ستون و عمود استوارِ خیمه نظام و انقلاب و دژِ نفوذ ناپذیر است . مسؤلان و همه ملت باید قدر این هدیه الهی را بدانند . امام خمینی ولایت فقیه را هدیه الهی می دانست و فرمودند : ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیه ‏ای است که خدای تبارک و تعالی داده است . (صحیفه امام؛ ج 10، ص 407 . ) و نیز جهت صیانت از کشور و نظام توصیه فرمودند : پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد   و همچنین بخشی از مشکلات و خسارت ها و گرفتاری های کشور و ملّت عزیز ما ناشی از سوء مدیریت و بی عرضگی و سادگی و سطحی نگری برخی از مسؤلین است که مستکبرین را جسور و گستاخ کرده و فشارها و تهدیدات و تحریم ها را افزایش داده است . اگر دست اندرکاران امور اجرایی کشور در سطوح مختلف اعمّ از دولت و مجلس و .  به رهنمود ها و دستورالعمل ها و تذکرات و اخطارهای واقع بینانه ولیّ فقیه زمان و ولیّ امر مسلمین حضرت آیت الله العُظمی امام ای  اهتمام و توجه و عمل می کردند بسیاری از این فشارها و مشکلات معیشتی و ناهنجاری های فرهنگی و ی و .  مُرتفع می شد ولی چه کنیم که : از ماست که بر ماست . و چه زیبا سرود آن شاعر ناموَر :  از خویش بنالیم که جانِ سخن اینجاست - از ماست که‌ بر ماست * ما بحث نرانیم در آن نکته که پیداست - از ماست که‌ بر ماست .  امید است که برخی از مسؤلین بیدار شوند و دغدغه های مردم و علماء و ت متعهد و رهبر عزیز ما را درک  کنند و بفهمند و بیشتر از این مایه زیان و ضرر نگردند .


آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 



Image result for ?شهید مجید قربانخانی?‎


Image result for ?شهید مجید قربانخانی?‎

***نسیم معرفت***


* آیا شهید مجید قربانخانی را می شناسید؟!!!+حُر ِّمدافعان حرم 


شهید مجید قربانخانی در 30  مرداد ماه سال 1369  در محله یافت آباد تهران چشم به جهان گشود    تا اینکه یک روز به کربلا سفر کرد (سال 1395) کربلا او را به یک انسان کاملا متفاوت تبدیل کرد . وقتی که از کربلا باز گشت کاملا تغییر کرده بود . در قهوه خانه خودش ، با یک پسر جوان به نام مرتضی کریمی شالی آشنا شد جوانی که شغلش پاسدار بود . مرتضی کریمی شالی پاسداری بود که به قهوه خانه مجید می رفت و آنجا با هم آشنا شده و رفاقت پیدا کرده بودند. همین رفاقت هم فکر رفتن به سوریه را به سر مجید انداخت. یک شب مجید به دعوت مرتضی  به هیئتی رفت که در آن درباره مظلومیت حضرت زینب (سَلامُ اللهِ عَلَیها) در سوریه گفته شد که بعدا گفتند مجید آن شب در آن هیئت خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. چهار نفر از آنهایی که همان شب در آن هیئت بودند بعدا در سوریه به شهادت رسیدند و مجید یکی از آنها بود .  . و نیز  مجید عاشق حضرت رقیّه بود  . آری این آشنایی باعث شد که شهید مجید قربانخانی به فکر سفر به سوریه بیفتد و تصمیم بگیرد که در راه مظلومیّت حضرت زینب (سَلامُ اللهِ عَلَیها)  مبارزه کند . به سوریه رفت و مدافع حرم شد و با تمام جان و دل برای محافظت از حرم حضرت زینب  (سَلامُ اللهِ عَلَیها)  جنگید تا اینکه  مجید در منطقه خان طومان از مناطق استان حَلَب سوریه به دست گرگ های وحشی داعشی اسیر و سپس سوزانده شد و در سنّ 25 سالگی به فیض شهادت نائل آمد و پس از سه سال فقط استخوان های سوخته شده او به وطن برمی گردد .  شهید مدافع حرم مجید قربانخانی بیست و یکم دی ماه سال 1394 به‌ همراه چند تن از همرزمانش همچون شهید مصطفی چگینی، شهید مرتضی کریمی و شهید  محمد آژند در خان طومان سوریه به شهادت رسید  .  پیکر پاک و مطهر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی» معروف به حُر ِّمدافعان حرم»، بعد از گذشت سه سال از شهادتش تفحص و به وطن بازگردانده شد.  پیکر مطهر شهید مدافع حرم ، مجید قربانخانی برای طواف گرد ضریح مقدس حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) به درخواست مادرش به شهر مشهد منتقل شد . پیکر مطهر این شهید عزیز صبح چهارشنبه ، چهارم اردیبهشت ماه 98 وارد فرودگاه مشهد و ساعت 11 وارد حرم مطهر امام رضا(ع) شد و پیکر پاکش در ششم اردیبهشت 98  در زادگاهش  محله یافت آباد تهران» با حضور گسترده و چشمگیر مردم تشییع و سپس در گار شهدای یافت آباد به خاک سپرده شد .  


*** شهید مدافع حرم مجید قربانخانی بیست و یکم دی ماه سال 1394 به‌ همراه چند تن از همرزمانش همچون شهید مصطفی چگینی ، شهید مرتضی کریمی و شهید محمد آژند در خان طومان سوریه به شهادت رسید .


*** پیکر مطهر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی» معروف به حُر ِّمدافعان حرم»، بعد از گذشت سه سال از شهادتش تفحص و به وطن بازگردانده شد.  پیکر مطهر شهید مدافع حرم ، مجید قربانخانی برای طواف گرد ضریح مقدس حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) به درخواست مادرش به شهر مشهد منتقل شد . پیکر مطهر این شهید عزیز صبح چهارشنبه ، چهارم اردیبهشت ماه 1398  وارد فرودگاه مشهد و ساعت 11 وارد حرم مطهر امام رضا(ع) شد.


*** در پی تفحص انجام شده، پیکر مطهر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی» کشف و شناسایی شد. این شهید که معروف به حُر ِّمدافعان حرم» بود، بعد از گذشت سه سال از شهادتش تفحص شده و به وطن بازگشت . گفتنی است، شهید مجید قربانخانی متولد مرداد ماه 1369 در محله یافت‌آباد تهران بود. او در 21 دیماه سال 1394 به همراه همرزمانش مانند شهید مصطفی چگینی، شهید مرتضی کریمی و شهید محمد آژند در خان‌طومان سوریه به شهادت رسید و مفقود الاثر شد . مادر شهید قربانخانی با شنیدن خبر شناسایی فرزند شهیدش اشک ریخته و داستانی از توسلش به اباعبدلله الحسین(ع) بازگو کرد .


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



**********************************


شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجانی - وبگاه نسیم معرفت


**** درباره شهید سیدعلی سعادت میرقدیم لاهیجی چه می دانید؟!+..+نسیم معرفت

[http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/4895/]


**** درباره شهیدسیدعلی سعادت میرقدیم لاهیجی چه می دانید؟!+..+نسیم معرفت


**********************************************

*** شهید مجید قربانخانی از زمان شهادت و مزار خود خبر داده بود +فیلم

***  مشخصات شهید مجید قربانخانی  + مزار شهید + حریم حرم

*** لحظه ورود پیکر شهید مجید قربانخانی به کشور +فیلم - باشگاه خبرنگاران

*** داش مجید می‌گفت خالکوبی‌ام یا پاک می‌شود یا خاک/ بعد از شهادتش فهمیدم .

*** شهید مجید قربانخانی از زمان شهادت و مزار خود خبر داده بود +فیلم

 *** جهان نیوز - 10 خاطره کوتاه و ناب از شهید مجید قربانخانی

***  از چاقوی ضامن‌دار و قلیان تا پاک شدن در خان‌طومان - تابناک .

***گفت‌وگو با خانواده شهید مدافع حرم مجید قربانخانی

*** بعد از شهادتش فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشت

*** بیوگرافی شهید مجید قربانخانی شهید مدافع حرم + تصاویر مجید قربانخانی

*** زندگینامه ووصیت نامه شهید قربانخانی/داستانی متفاوت از یک شهید .

*** شییع پیکر پاک شهید مجید قربانخانی» در محله یافت آباد تهران .

*** مشخصات شهید مجید قربانخانی یافت آبادی - سایت صبح

*** روایتی کوتاه از شهید مدافع حرم مرتضی کریمی شالی از زبان همسرش

 






Image result for ?حجت هاشمی خراسانی?‎

***نسیم معرفت***



***  شعری بسیار زیبا و عالی از آیة الله سید علی حُجت هاشمی خراسانی از سادات در وصف امام زمان (عج)


             (اَبو مُعین حَمیدُ الدّین سیّد عَلِیّ حُجت هاشمی خُراسانی)



تذکر مهم : اینجانب سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی  مُفتَخرم  که در آستانه میلاد با سعادت  و سراسر نور حُجت ثانی عَشَر و  قُطب دائره امکان  و مُنجی عالَم بشریّت ، توفیقی نصیب شد تا  این شعرِ ناب  از آیة الله سیّد علی حُجت هاشمی خراسانی را  که در وصف حضرت حُجّة بن الحَسَن العسکری   (عَلَیهِِما السَّلامُ ) سروده اند در تاریخ  29  /  1  /  1398  تایپ کنم  و در (وبلاگِ نسیم معرفت)  منتشر سازم .  امیدوارم  که این کار ناقابل سبب خوشنودی آن عزیز سفر کرده باشد .


گر دل سنگ تو بر ما مهربان می شد چه می شد

گر لبِ لعل تو بر ما رایگان می شد چه می شد

خسته و آزرده گشته در ره وصل تو ای دوست

دیدن رویت نصیب عاشقان می شد چه می شد

مر مرا اندر همه عالَم نباشد آشیانه

بر سَرِ کویت مرا گر آشیان می شد چه می شد

گشته ام چون مو برای دیدن  روی نکویت

گر گل رویت انیس بُلبلان می شد چه می شد

ای دو زُلفِ تو کَمَندِ هر خردمندِ برومند

گر دو دستم را کَمَند از گیسوان می شد چه می شد

تا به کی بایست اندر آتش هِجرت بسوزم

گر یکی مَعذور از این امتحان می شد چه می شد

تو نکو دانی مرا و من نکو خود می شناسم

اِمتحان گر مُنعَدِم اندر میان می شد چه می شد

از شرابِ لَعل فامت جُرعه ای ما را بنوشان

جُرعه ای گر زان بکام مَیکَشان می شد چه می شد

خانه دل کرده ام از هر خسی جاروب و خالی

گر دلم مَر حضرتت را میزبان می شد چه می شد

من شنیدستم بمهمانی روی هر شب به جایی

گر شبی ما را جمالت میهمان می شد چه می شد

هر کسی را توشه ای پنهان ز دیدارِ نکویت

قسمت این خسته گر اندر عَیان می شد چه می شد

ای سُلَیمانِ زمان ای حاکِم اندر مُلکِ امکان

گر ترا یک نَظْرَه بر ما دوستان می شد چه می شد

نی غلط گفتم  ترا بر ما هزاران لُطف و مِهر است 

ار به ظاهر رحمتی بر شیعیان می شد چه می شد

ای که اندر عفو و بخشش بی مِثال و بی نظیری

بخششت گر شاملِ این عاصِیان می شد چه می  شد

حُجَّتِ افسرده دل  در  انتظارِ  دیدنِ  تو

گر لقایی قسمت این بی نشان می شد چه می شد


*  توضیحی کوتاه در باره مصرع اول از شعر مذکور :


گر دل سنگ تو بر ما مهربان می شد چه می شد 


یکی از چیزهایی که در اشعار عُرَفاء عالیمقام مُتعارف است  مسئله مُعاتَبه با معشوق است که عاشق جهت تحریک و جلب توجه معشوق به سوی خویش  با او معاتبه می کند . گاهی عاشق به معشوقش می گوید : تو خیلی بی وفایی ، قرار اینگونه نبوده ، چرا توجهی به من بیچاره نمی کنی   و نمونه هایش در اشعار حافظ دیده می شود . مثل این شعر از حافظ که می فرماید :

چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری

سرگرانی صفت نرگس رَعنا باشد


کلمه سر گرانی  به معنای  سنگینی در رفتار و بی اعتنایی و تکبر و غرور  آمده است.


در لسان ادعیّه معصوین علیهم السلام نیز دلال و عتاب و . به معشوق  با توجه به مقاماتشان  در نزد خداوند متعال وارد شده است .


در آغازین  شعر فوق از  آیت الله حجت هاشمی خراسانی  جهت جلب نظر آن حضرت به سوی خود چنین گفته است :


گر دل سنگ تو بر ما مهربان می شد چه می شد

گر لبِ لعل تو بر ما رایگان می شد چه می شد


یعنی آقا جان  از اینکه عمری  این همه داد و فریاد می کنم گویا دل نازنینت  سخت شده و به ما توجهی نمی فرمایی



تذکر مهم : اینجانب سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی  مُفتَخرم  که در آستانه میلاد با سعادت  و سراسر نور حُجت ثانی عَشَر و  قُطب دائره امکان  و مُنجی عالَم بشریّت ، توفیقی نصیب شد تا  این شعرِ ناب  از آیة الله سیّد علی حُجت هاشمی خراسانی را  که در وصف حضرت حُجّة بن الحَسَن العسکری   (عَلَیهِِما السَّلامُ ) سروده اند در تاریخ  29  /  1  /  1398  تایپ کنم  و در (وبلاگِ نسیم معرفت)  منتشر سازم .  امیدوارم  که این کار ناقابل سبب خوشنودی آن عزیز سفر کرده باشد .


http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/4948/  + وبلاگ نسیم معرفت


Image result for ?ملتی که شهادت دارد شکست ندارد?‎

**نسیم معرفت***


** شهدا مظهر پاکیّ و صفا و عشقند+نسیم ادب +کلیک


شوق شهادت


در دلم یکسره من شوق شهادت دارم»

شوقِ پرواز سوی کوی سعادت  دارم

دلم از ماندن در روی زمین بیزار است

میل سوی شهدا و سوی جنت دارم

شهدا مظهر پاکیّ و صفا و عشقند

با شهید و شهداء حسّ رفاقت دارم

مرغ طوفان زده ام قدرت پروازم نیست

با همین حال، هوسِ راه شهادت دارم


شهید + شعر از : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*********************************************


Image result for ?احادیثی از امامان در باره شهادت?‎

***نسیم معرفت***


به نام خدا


آمادگی شهادت کمتر از خود شهادت نیست .


ترور های کور اشرار و منافقین و اَیادی استکبار جهانی و شهادت و یا مجروح شدن عزیزان ما مایه ننگ و نکبت و سیه روزی برای دشمنان و مُعاندین و منافقین و باعث افتخار و عزت و سربلندی در دنیا و آخرت برای شهداء و جانبازان ما است . اسلام و قرآن در کنار منطق گویا و رسای خود در برابر کفار و دشمنان قسم خورده ، جهاد و مبارزه شهادت طلبانه دارد و باب جهاد بدون باب شهادت معنایی ندارد اگر چه در واقعه ای کسی هم به شهادت نرسد ولی آمادگی شهادت کمتر از خود شهادت نیست . پیغمبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ)  و ائمّه طاهرین   (عَلَیهِمُ السَّلامُ) و حضرت فاطمه  (سَلامُ اللهِ عَلَیها)  همه آنها به نوعی از انواع و به نحوی از اَنحاء به شهادت رسیدند و طبق اخبار وارده حضرت ولیّعصر    (عَجَّلَ اللهُ تَعالَی فَرَجَهُ الشَّریفُ)   نیز بعد از دوران حکومت عدل گستر خویش نیز به فوز عظیم شهادت نائل می گردد . شیعیان علی بن ابیطالب   (عَلَیهِ السَّلامُ)  و آل علی  درس ایثار و جهاد و شهادت را از مکتب علی بن ابیطالب (عَلَیهِ السَّلامُ) و از کربلای خونین حسین بن علی (عَلَیهِما السَّلامُ) گرفته اند . انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران محصول فداکاری ها و  رشادت ها   و جانبازی ها و شهادت ها ی مجاهدانِ راستین راه قرآن و اسلام و اهل بیت  (عَلَیهِمُ السَّلامُ)  بوده است و شجره طیّبه جمهوری اسلامی با خون صدها هزار شهید و جانباز آبیاری گشت و تا زمانی که مجاهدان و انقلابیون و مبارزان و پاسداران راستین و شهادت طلب برای دفاع از مرزهای گوناگون این نظام مقدس با همه وجود خود آماده به خدمت و فداکاری باشند دشمنان و معاندین راه به جایی نخواهند برد و به اهداف شومشان نخواهند رسید. ملت ما که درس جهاد و شهادت را از عاشورای حسینی گرفته است هرگز مرعوب اقداماتِ جنایت آمیز تروریست ها و پشتیبانان آنها نخواهد شد بلکه روز به روز بیدارتر و مقاوم تر می گردند . حضرت امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ره» در خطاب به تروریست های جنایتکار فرمودند : این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزیها(شهادت ها) است . بریزید خونها را ؛ زندگی ما دوام پیدا می کند. بُکشید ما را ؛ ملت ما بیدارتر می شود. ما ازمرگ نمی ترسیم . لکن (شما) منطق ندارید، منطق شما ترور است ! منطق اسلام تروررا باطل می داند. اسلام منطق دارد .   و حضرت سیِّدُ السّاجدین زین العابدین (عَلَیهِ السَّلامُ)  در مقابل تهدید های اِبن زیاد ملعون چنین فرمودند : أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی یَابْنَ زِیادِِ، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتَنَا الشَّهادَهُ» : اى پسر زیاد ! (ای ) آیا ما را با قتل و کُشتن تهدید مى کنى؟!!  مگر نمى دانى که کشته شدن و شهادت در راه خدا  سیره و عادت دیرینه ما و مایه کرامت و افتخار ماست؟!! 

[لُهوف سیِّد بن طاووس ص202  - بِحارُ الانوار، ج45، حدیث1 .- ترجمه نَفَسُ المَهمُوم  مرحوم شیخ عبّاس قمی ص 458 -  مَناقِب آل ابی طالب، ج 3، ص 305 - بِحارُ الأنوار، ج 45، ص 137 و 174- مَعالِی السِّبطَین، ج 2، ص178.]


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/4912/






Image result for ?انسان کامل?‎

**نسیم معرفت***


** اَلأِنسانُ ، اَعنِی : اَلکامِلَ ، اَصلُُ فِی عالَمِ الخَلقَةِ»


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


اَلأِنسانُ ، اَعنِی : اَلکامِلَ ، اَصلُُ فِی عالَمِ الخَلقَةِ» وَ ماقَبلَهُ وَ مابَعدَهُ فَرعُهُ اَو فُرُوعاتُهُ وَ نَحمَدُاللهِ عَلَی حُبِّنا لِلأِِنسانِ الکامِلِ وَ هُوَ اَصلُُ فِی تَربِیَةِ نُفُوسِ الأِنسانِیَّةِ وَ النَّجاةُ وَ النَّجاحُ وَ الفَلاحُ مِن جَمیعِ الجِهاتِ فِی التَّمَسُّکِ وَ الأِعتِصامِ بِحَبلِ اللهِ المَتینِ وَ القُرآنِ العَظیمِ وَ الحُبِّ وَ التَّوَدُّدِ وَ الأِعتِقادِ وَ الأِقتِداءِ بِمُحَمَّدِِ وَ آلِ مُحَمَّدِِ وَ کُلُّهُم نُورُُ واحِدُُ وَ نَسأَلُ اللهَ الأِهتِداءَ وَ الأِقتِداءَ بِهِم (عَلَیهِِم السَّلامُ) .

اَلسَّیِّد اَصغَر سعادت میرقدیم اَللّاهیجی


انسان که مقصودم از آن همان انسان کامل است ، چنین انسانی در واقع ، اصل و ریشه در مجموعه عالَم آفرینش  می باشد و آنچه که قبل و بعدش است به عنوان فرع و یا فروعات انسان کامل محسوب می شود و مقصود اصلی در عالَم آفرینش ، انسانِ کامل است نه فرع و فروعاتش و به اصطلاح ، سائر مخلوقات به طُفَیلِ وجودِ اصیلِ انسانِ کامل موجود شده اند . انسان کامل در عالَم آفرینش ، وجودِ مبارَک حضرت محمد و آل محمد  (عَلَیهِِم السَّلامُ)   است که همه آنها نور واحد هستند و خداوند متعال را حمد و سپاس می گوییم به جهت حُبّ و عشقی که  به انسان کامل داریم و او یعنی انسان کامل اصل و اساس تربیت و پرورش نفوس انسانی می باشد و هیچ کسی به غیر از طریق انسان کامل به تربیتِ درست نائل نمی شود و جدایی و دوری از انسانِ کامل جز گمراهی و انحراف نتیجه ای ندارد .  نجات و موفقیت و  کامیابی و رستگاری از جمیع جهات فقط در تمسک و اعتصام و چنگ زدن و توسُّل به حَبل و ریسمانِ مَتین و استوار و مستحکم الهی یعنی قرآن عظیم و در حُبّ و دوستی و مَوَدّت و اعتقاد و باور و اقتِداء و پیروی نسبت به محمد و آل محمد (عَلَیهِِم السَّلامُ)   است و  همه آنها یک نور و از هر لغزش و انحرافی بدور هستند و در زیارت جامعه کبیره در باره آنآن چنین آمده است : عَصَمَكُمُ اللّهُ مِنَ اَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِوَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللهِ . خداوند ، شما را از لغزش ها نگهداشت و از فتنه ها در امان داشت و از پلیدى و پَلِشتی ، پاك گردانید . و هر کسی که به شما اعتصام و تمسک و توسل جوید در واقع به خدا تمسک و توسل نموده است . و از خداوند متعال مسئلت و درخواست داریم که ما را هدایت یافته به آنها و پیرو و مطیع شان قرار دهد . و در حدیثی از سلمان فارسی  آمده است که پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) همه از یک نور بودند :

. عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ (ره) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏: یَا سَلْمَانُ خَلَقَنِیَ اللَّهُ مِنْ صَفَاءِ نُورِهِ فَدَعَانِی فَأَطَعْتُهُ فَخَلَقَ‏ مِنْ نُورِی عَلِیّاً فَدَعَاهُ فَأَطَاعَهُ فَخَلَقَ مِنْ نُورِی وَ نُورِ عَلِیٍّ فَاطِمَةَ فَدَعَاهَا فَأَطَاعَتْهُ فَخَلَقَ مِنِّی وَ مِنْ‏ عَلِیٍّ وَ مِنْ فَاطِمَةَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ فَدَعَاهُمَا فَأَطَاعَاهُ ثُمَّ خَلَقَ مِنْ نُورِ الْحُسَیْنِ تِسْعَةَ أَئِمَّةٍ فَدَعَاهُمْ فَأَطَاعُوهُ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ اللَّهُ سَمَاءً مَبْنِیَّةً أَوْ أَرْضاً مَدْحِیَّةً أَوْ هَوَاءً أَوْ مَاءً أَوْ مَلَكاً أَوْ بَشَراً وَ كُنَّا بِعِلْمِهِ أَنْوَاراً نُسَبِّحُهُ وَ نَسْمَعُ لَهُ وَ نُطِیعُ.

 در کتاب مُقتَضب از سلمان فارسی (رَحِمَهُ اللهُ) نقل شده است که گفت رسول الله  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) فرمودند: ای سلمان خدا مرا از نور خالص و برگزیده خویش آفرید و سپس مرا خواند و من او را اطاعت کردم و آنگاه از نور من علی  (عَلَیهِِ السَّلامُ ) را خلق کرد و او را خواند پس او خداوند را اطاعت و فرمانبری نمود و از نور من و نور علی ، فاطمه (سلام الله علیها) را خلق فرمود و او را خواند پس او نیز خداوند را اطاعت نمود و از نور من و علی و فاطمه ، حسن و حسین (علیهما السلام) را آفرید و آن دو را به خود فرا خواند پس ایشان هم از خدا فرمانبری کردند. سپس از نور حسین نُه امامِ معصوم(علیهم السلام) را آفرید و آنان را فرا خواند پس آنان نیز او را اطاعت و فرمانبرداری نمودند قبل از اینکه آسمان بنا نهاده شود یا زمین گسترده و پهن گردد یا هوا یا آب یا فرشتگان یا انسان آفریده شود و ما در علم الهی (و به اصطلاحِ عُرَفاء در حضرتِ علمیه) انواری بودیم که او را تسبیح می گفتیم و از او می شنیدیم و اطاعت می کردیم .

* بِحارُ الأَنوار، ج ‏54 ، ص 169 – 168 - بِحارُ الأَنوار ، ج ‏53 ، ص 142 - بِحارُ الأَنوار،، ج‏25 ، ص6.- دانشنامه اربعین حسینی .


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 


 


Image result for ?آیه 109  سوره توبه?‎


***نسیم معرفت***


تفسیر آیه 109 از سوره توبه :


ارزش كارها به نیّت خالص و پاک مربوط می شود نه به ظاهرِ اَعمال


أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی‏ تَقْوی‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فی‏ نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ .


آیا كسى‌كه بنیان (كار) خود را بر پایه‌ تقوا و رضاى الهى قرار داده بهتر است، یا كسى‌كه بنیاد (كار) خویش را بر لبه‌ پرتگاهى سُست و فرو ریختنى نهاده كه او را در آتشِ دوزخ مى‌اندازد؟ خداوند گروه ستمگر را هدایت نمى‌كند.

                                           سوره توبه آیه 109 .


معانی کلمات آیه :

بُنْیان : بنیان مصدر است، به معنى بنا كردن، ولى در آیه، به معناى مفعول (مَبنِىّ) است یعنى: ساختمان.

شَفا : شَفا: كنار، حاشیه. شَفَا البِئرِ»: كنارِ چاه.

 جُرُفٍ : (بر وزن شُتُر): كنار نهر كه آب زیر آن را برده و تكّه تكّه مى‏ افتد. جَرف (بر وزن عَقل): به معنى بردن است. عَلى هذا، جُرُفٍ در آیه به معنى مَجرُوف مى‏ باشد.

 هارٍ : هَور (به فتحِ هاء) سُقوط و انهدام، هارَ البِناءُ ، اِنهَدَمَ وَ سَقَطَ». هارٍ، اسم فاعل است، به معنى ساقط شونده.

اِنْهارَ : اِنهِیار از ماده هَور به معناى سقوط و اِنهدام است.  فَانْهارَ بِهِ» : ساقط كرد آن را.


  (  تفسیر اَحسَنُ الحَدیث»، استاد سیِّد علی اکبر قُرَشی )


نکته ها :

آیه‌ قبل، مقایسه‌ مسجد ضِرار و مسجد قُبا بود  و در این آیه مقایسه‌ بانیان آن دو مسجد است.

كلمه‌ى شَفا»، به معناى لبه و كناره  ،  جُرُفٍ»، به معناى حاشیه‌ نهر یا چاه كه آب زیر آن را خالى كرده و پرتگاه شده است، و هارٍ»، به معناى سُست مى‌باشد.


 پیام ها :

1- ارزش كارها به نیّت آنان است نه ظاهرِ اعمال . مسجد قُبا براى خدا ساخته شد و مسجد ضِرار با انگیزه‌ تفرقه‌افكنى!

أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی‏ تَقْوی»

2- بنیاد باطل بر باد است. بُنْیانَهُ عَلی‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ»

3- گاهى مسجد، بانیان خود را به قعر دوزخ مى‌افكند. فَانْهارَ بِهِ فی‏ نارِ جَهَنَّمَ»

4- سوء استفاده از مراكز مذهبى و باورهاى دینى مردم، ظلم است. الظَّالِمینَ»


  (   تفسیر نور از اُستاد مُحسِن قرائتی . جلد 3 - صفحه 506 . )


http://wiki.ahlolbait.ir/%D8%A2%DB%8C%D9%87_109_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%AA%D9%88%D8%A8%D9%87

 

 


Related image

***نسیم معرفت***

بسم الله الرحمن الرحیم


تبیین اقسام ثلاثه علم الهی


ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَداً .


سپس آنان (اصحاب کهف)را  از خوابشان برانگیختیم  و بیدار کردیم تا بدانیم (و این امر آشکار گردد که) کدامیک از آن دو گروه ، مدت خواب خود را بهتر حساب کرده اند.

سوره کهف آیه 12 .

* وَ المُرادُ بِالعِلمِ : اَلعِلمُ الفِعلِیُّ وَ هُوَ ظُهُورُ الشَّیءِ وَ حُضُورُهُ بِِوُجُودِهِ الخاصِّ عِندَ اللهِ ، وَ قَد كَثُرَ وُرُودُ العِلمِ بِهذَا المَعنَى فِی القُرآنِ كَقَولِهِ : وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ » اَلحَدید: 25، وَ قَولِهِ : لِیَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ» . : اَلجِنّ: 28. وَ إِلَیهِ یُرجَعُ قَولُ بَعضِهِم فِی تَفسیرِهِ : أَنَّ المَعنَى  : لِیَظهَرَ مَعلُومُنا [فِی الخارِجِ] عَلَى ما عَلِمناهُ .(اَلمیزان جلد13 ص267)

مراد از علم در آیه 12 از سوره کهف كه فرمود لِنَعْلَمَ»  علمِ فِعلی خداوند مُتعال است نه علم ذاتی . علمِ فعلی خداوند که از مقامِ فعل و ایجاد و خلقت انتزاع می شود نه از مقام ذات  عبارت است از اینکه  وجودِ عینی و خاصِّ شئی (همه موجودات عالَم با وجودِخاصّشان) بدون هیچ مانع و حاجب و  واسطه ای نزد خداوند مُتعال ظهور و حضور داشته باشد . به عبارت دیگر علم فعلی الهی (فعل به معنای اسم مصدری یعنی مصنوعات و مخلوخات الهی) ، نفسِ واقعیت و ظهور و تحقق اشیاء در محضر پروردگار می باشد و خداوند به علم ذاتی اَزَلی خویش به همه اَشیاء و آفریده ها احاطه علمی دارد و همه موجودات بالفعل در محضر پروردگار حاضر هستند و هیچ چیزی از او غائب نیست . لا یَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِی السَّماواتِ وَلا فِی الأَرضِ . به اندازه سنگینی ذرّه ای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند.(سوره سَبَأ آیه 3.) .علمِ خداوندِ مُتعال به مخلوقات و موجودات و اشیاء پس از ایجاد و خلقت آنها  از نوع علم تفصیلی و حضوری است . و در قرآن كریم علم به این معنا (علم فعلی) زیاد آمده است ، مانند آیه 25 سوره حدید : وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ. تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می کند» و آیه 28 سوره جن : لِیَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ .تا بداند پیامبرانش رسالتهای پروردگارشان را ابلاغ کرده اند» . قول برخی از مفسّرین (سید عبدالله بن سید محمدرضا شُبَّر حُسَینِی نَجَفی کاظِمی صاحب تفسیر شُبَّر و امثال او)  در تفسیر و توضیحِ لِنَعْلَمَ» به همان معنایی برمی گردد که ما در باره علم فعلی الهی ذکر کردیم . آنها گفته اند : که  لِنَعْلَمَ»  به معنای :  لِیَظهَرَ مَعلُومُنا [فِی الخارِجِ] عَلَى ما عَلِمناهُ.  می باشد . یعنی تا ظهور و تحقق و عینیت پیدا کند معلوم ما در خارج بر طبق آنچه که  به علم اَزَلی  آن  را می دانیم .

باید توجه داشت که علمِ خداوند مُتعال دارای سه مرتبه و مرحله است و به عبارت دیگر خداوندِ سُبحان سه نوع علم دارد که دو نوع آن مربوط به مقام ذاتِ باریتَعالی و از قبیل علم ذاتی است و یک نوع آن نیز مربوط به مقام فعل و خلقت و ایجاد است که خارج از ذاتِ پروردگار و علم فِعلی و غیر ذاتی می باشد : 

1- علم خداوند به ذاتش .   این مرتبه از علمِ خداوند ، از نوع علم حضوری است نه علم حصولی و انفعالی و اِنطِباعی و اِرتِسامی .

توضیح اینکه در علم حضوری ، وجودِ عینی و واقعی معلوم در نزد عالِم حضور دارد نه صورت و مفهوم ذهنی ، و واقعیتِ معلوم ، عین واقعیتِ علم است و واقعیت علم نیز عین واقعیت معلوم است و دوگانگی و غیریت بین علم و معلوم  وجود ندارد بخلاف علم حصولی که بین علم و معلوم تغایر و غیریت است . مثلا علم من (علم حصولی من) به درخت (به عنوان معلوم)  عین واقعیتِ خارجی درخت نیست بلکه تصویر و صورت و نقش و مفهوم و ماهیتی از آن درخت در ذهن من است  ولی علم من (علم حضوری من) مثلا به غم و شادی عین همان معلوم(غم و شادی) است . به بیان دیگر معلوم در علم حصولی ، مفهوم و ماهیت و  صورتِ مُنطَبَعه ذهنی شیئ است نه حقیقت و واقعیت خارجی شئ . مثل کسی که صورت و مفهومی از درخت و یا دریا در ذهن دارد ، علم حصولی او همان صورت ذهنیه ای است که از دریا و یا درخت(با لحاظ مقایسه بین ذهن و خارج از ذهن) در ظرف ذهنش نقش بسته و حاصل شده است اما معلوم در علم حضوری ، خود شیئ است که نزد عالِم ظهور و حضور دارد . مثلا کسی که احساس غم و اندوه می کند در واقع خودِ غم و اندوه در نزدِ داتش حضور دارد نه صورت و مفهوم و ماهیت آن و به عبارت دیگر علمِ انسان به وجودِ خود و حالاتِ خویش مانند غم و غصه و نگرانی و گرسنگی و تشنگی و  ترس و وحشت و اضطراب و خشم و عصبانیت و حُبّ و بُغض و کینه و دوستی و سُرور و خوشحالی و شادمانی و نشاط و امید و غیره از نوع علم حضوری است نه حصولی و خودِ انسان و حالات نفسانی که ذکر شد در نزدش بدون هیچ واسطه ای حاضر هستد و به همه آن ها علم حضوری دارد .  در کتاب حاشیه مُلّاعبدالله یزدی که حاشیه بر تَهذیبُ المَنطِق مُلّاسَعدتَفتازانی است در رابطه با تعریف علم حصولی (انفعالی و اِنطباعی و اِرتِسامی ) چنین آورده است :  اَلعِلم ُهُوَ الصُّورَةُ الحاصِلَةُ مِنَ الشَّیءِ عِندَ العَقلِ ( اَو فِی العَقلِ ) . یعنی علم (یعنی علم حصولی و انفعالی و اِنطباعی و اِرتِسامی ) عبارت  است از آن صورتی که از شی یا اشیاء ، نزد ذهن (و یا در ذهن) حاصل و مُرتَسَم و مُنطَبع می شود و به عبارت دیگر هرچیزی که ذهن از آن صورت سازی می کند  و صورتی از آن در نزد ذهن حاصل باشد به آن عِلم می گویند.پس علم حصولی ،  اِنطباع و چاپ تصویرِ شئی در ذهن است .


مرحوم علامه طباطبایی در کتاب بدایة الحکمة» در مرحله دوازدهم ، فصل پنجم  ص 175 چنین می فرماید : قَد تَقَدَّمَ أَنَّ لِكُلِّ مُجَرَّدِِ عَنِ المادَّةِ عِلماََ بِذاتِهِ لِحُضُورِ ذاتِهِ عِندَ ذاتِهِ ، وَ هُوَ عِلمُهُ بِذاتِهِ . یعنی هر موجودی که مجرّد از ماده است علم به ذاتِ خویش دارد زیرا ذاتش بدون هیچ واسطه ای نزد خودش حاضر است و این حضور ذاتِ مجرد نزد خویش همان علم او به ذاتش می باشد و خداوند مُتعال که فوقِ همه مجردات است علمِ حضوری به ذاتش دارد که این همان علمِ ذاتی خداوند به ذاتش می باشد . البته یک نکته را باید توجه داشت و آن این است که اگر ما  علم» را چنین تعریف کنیم که  علم ، حضورِِ معلوم در نزد عالِم است در این صورت ، علم حضوری منحصر در علمِ ذات به ذات نخواهد بود آنگونه که فلاسفه مَشّاء منحصر کرده اند  بلکه شامل موارد دیگر از جمله صُوَر ذهنیه  هم می شود  . به این معنا که  در علم حصولی ،  صورت ذهنی شیئ» به لحاظ ذهن و به خودی خود نه به قیاس خارج از ذهن و مقایسه با مفاهیم دیگر  در نزدِ عالِم حضور دارد و در علم حضوری ، خود شیئ با وجودِ خاصش»  نزد عالِم حضور دارد  به عبارت دیگر همچنانكه صُوَر ذهنیّه ، معلومِ حضوری برای نفس انسان می‌باشند ، اشیاء و وجودات خارجی و عینی نیز معلوم حضوری نزد خداوند هستند.

  با توجه به توضیحات داده شده  ، علم خداوندِ متعال به ذاتش از نوع علم حضوری است نه حصولی و انفعالی و اِنطِباعی و اِرتِسامی و علمش (همانند سائر صفات ذات مثل حیات و قدرت) عین ذاتش می باشد نه جدای از ذاتش و ذاتِ مقدسش بدون هیچ واسطه ای نزدش حاضر است و به عبارت دیگر در علم حضوری ، علمِ عالِم بدون هیچ واسطه ای به ذاتِ معلوم تعلق می‏ گیرد و در واقع در مقام ذاتِ باریتعالی ، اتِّحادِ علم و  عالِم و معلوم و یا اتحادِ عقل و عاقل و معقول است و هیچگونه تغییرپذیری و دگرگونی و  کثرت و اضافه  و حدّ  و تَعَیُّن و غیریّت و تغایُر و تضاد و اِفراز و تمایُز و امتیازی در آن راه ندارد. مقامِ ذات مقامِ غیبُ الغُیوبی و لا اِسمی و لا رَسمی است . در خطبه 64 از نهج البلاغه فَیض الأسلام ص155  حضرت علی(عَلَیهِِ السَّلامُ) در باره اینکه صفات ذات الهی عین ذاتش هستند چنین فرموده است :اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ تَسْبِقْ لَهُ حَالٌ حَالًا. ستایش از آنِ خداوندی است كه  هیچ حال و صفتی از صفاتش بر حال صفتِ دیگرش پیشی و سبقت نگرفته است و به‌ اصطلاح و تعبیر فلسفی ، خداوند در معرض حوادث قرار نمی‌گیرد . پس قبل از آنكه آخِر باشد اوّل است ، و پیش از آنكه پنهان باشد هویدا است .زیرا پیش و پس شدن از مختصّات زمان است و زمان از لواحق حركت و حركت از لوازم اَجسام و ذات مقدّس او منزّه از زمان و زمانیّات و مقدّم بر همه اَجسام است، پس نمى ‏توان گفت كه اوّلست قبل از آخر و ظاهر است پیش از باطن و حىّ و زنده است پیش از عالِم و هكذا، زیرا براى او صفات زائده بر ذات نیست تا بعضى بر بعض دیگر تقدّم و پیشى گیرد، پس صفات او عین ذات او هستند و گر نه زیاده و نقصان پذیرد  و بعضى علّت بعض دیگر و بعضى معلول و ناقص گردد و این از لوازم ممكنات است  . هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ. سوره حدید آیه 3 .


عطار نیشابوری چه زیبا فرمود :

وصفش چه کنی که هرچه گویی

گویند  مگو که  بیش از آن است


و نیز حکیم نظامی گنجَوِی می گوید :

آنچه تَغیُّر  نپذیرد  تویی

و انکه نَمُردست و نمیرد تویی

ما همه فانی و بقا بس تراست

مُلک تَعالَی و تَقَدَّس تراست


  2- علم خداوند به اَشیاء و مخلوقات قبل از ایجاد و  آفرینش و خلقت آنها .

خداوند متعال قبل از ایجاد و خلقت و آفرینشِ اشیاء و مخلوقات به همه آن ها  علم(علمِ ذاتی و اَزَلی) دارد . در این مرتبه نیز علمِ حضرتِ باریتَعالی از نوع علم حضوری  است نه علم حصولی و انفعالی و اِنطِباعی و اِرتِسامی . مرحوم علامه طباطبایی در بدایة الحکمة ص176 براساس نظریَّه مُتعالیه حکیمِ عالیمقام ملاّ صدرای شیرازی  می فرماید :  . فَهُوَ مَعلُومُُ عِندَهُ عِلماََ اِجمالِیّاََ فِی عَینِ الکَشفِ التَّفصیلِیِّ .یعنی علم خداوند به اشیاء و مخلوقات قبل ازخلقت و ایجادشان  از نوع علم اجمالی(به نحو بساطت و وحدت) در عین کشف تفصیلی است. مراد از اجمال و تفصیل در اینجا ، اجمال و تفصیلِ متعارف که نیست . در اجمال و تفصیلی که متعارف است  اجمال در برابر تفصیل است و اجمال هم به معنای ابهام می باشد. پس اجمال در اینجا همان بساطت است نه  اجمال به معنای اِبهام . به عبارت دیگر علم اجمالی عین همان علم تفصیلی‌ است که بعد از ایجادِ مخلوقات حاصل می‌شود و  معلومات و موجودات قبل از خلقتشان به تمام ذات به نحو وحدت و بساطت نزد خداوند مُتعال حاضر و منکشف هستند و خداوند به سبب علم به ذاتِ بسیطش به آنها نیز علم ذاتی دارد و آن اشیاء و معلومات از جهت کمال (نه از جهت نقص) عین ذات الهی است و به اصطلاحِ مرحوم ملاّ صدراء : بَسیطُ الحَقیقَةِ کُلُّ الأَشیاءِ وَ لَیسَ بِشَئِِ مِنها . بَسیطُ الحَقیقَه» همه اشیاء است و هیچکدام از آنها هم نیست. یعنی خداوندی که واجب الوجود بالذات است  و از همه ترکیب ها و نقایص ، منزّه و مُبرّی و بَسیطُ الحَقیقه است چنین خداوندی همه کمالاتِ اشیاء و مخلوقاتش را به نحو اَکمَل و اَتَمّ و اَشَدّ واجِد و دارا می باشد زیرا که اگر واجِد ِ کمالاتِ اشیاء و آفریده های خود نباشد ممکن نیست که آنها را بیافریند و خلق نماید . پس خداوند متعال براساس اینکه واجِد همه کمالاتِ مخلوقات و اشیاء است و بر  اساسِ اینکه  علمِ پیشین اَزَلَی ذاتی( علم اجمالی به نحو بساطت و وحدت) به همه موجودات و اشیاء دارد ، موجودات و اَشیاء را خلق می فرماید و این موجودات که قبل از ایجاد به نحو بساطت و اجمال معلوم پروردگار و در حال وحدت و بسیط  بودند   بعد از ایجاد و خلقتشان در تفصیل و کثرت هستند و از نظر وجودی با هم غیریت دارند . در کتاب نِهایَةُ الحِکمَة از علامه طباطبایی در اَلمَرحَلَةُ الثّامِنَة» در مبحثِ علت و معلول ص222  ضمن برشمردن اَقسام علّت فاعلی ، علم اجمالی در عین کشف تفصیلی را تحت عنوانِ فاعل بِالتَّجَلِّی چنین آورده است : السابع: اَلفاعِلُ بِالتَجَلِّی، وَ هُوَ الَّذِی یَفعَلُ الفِعلَ  وَ لَهُ عِلمٌ تَفصیلِیٌّ بِهِ هُوَ عَینُ عِلمِهِ الأِجمالِیِّ بِذاتِهِ ، كَالنَّفسِ الإِنسانِیَّةِ المُجَرَّدَةِ .أَنَّّ لَهُ (تَعالَى ) عِلماً إِجمالِیّاً بِالأَشیاءِ فِی عَینِ الكَشفِ التَّفصیلِیِّ .

فاعل بِالتَّجَلِى فاعلى است كه فِعل (اَشیاء و مخلوقات) را انجام مى دهد و می آفریند در حالى كه قبل از فعل و آفرینشش  علم تفصیلى به فعل دارد و آن علم تفصیلی هم عین همان علم اجمالی به ذاتش می باشد. همانند نفس مجرَّده انسان. انسان از آن جهت كه به نفس  مجرده و بسیط خود علمِ حضوری  دارد لذا به افعالى كه از نفس سرمى زند و کمال ثانوی آن شمرده  می شود نیز علم دارد . همان نفسى كه علت براى آن ها است  واجد آن ها به نحو بساطت نیز مى باشد . خداوند مُتعال از آن جهت که عِلَّةُ العِلَل می باشد  عِلّتِ ایجاد همه معلول ها و مخلوقات است و علمِ علت نسبت به معلول از نوع علمِ فعلی و ایجادی است نه انفعالی و انطباعی . علم فِعلی (به معنای مصدری که حیثیّت صدور و ایجاد در آن ملحوظ است) آن است که سبب و  علتِ ایجادِ وجود خارجی چیزی می شود یعنی علمی است که خودِ علم  ، منشأ و سببِ صدور و ایجاد است.  علم فعلی به نحوی در انسان ها هم وجود دارد . مثلا کسی که در ارتفاع بسیار بالا قرار گرفته که خطر سقوط وجود دارد چه بسا همینکه تصور سقوط کند سبب سقوطش باشد یعنی تصور سقوط سبب سقوط می شود  و یا مثال دیگر اینکه فرضا نویسنده ای بخواهد کتابی بنویسد و یا مهندسی بخواهد ساختمانی بسازد . شخص نویسنده و یا مهندس با علم و آگاهی که دارد اقدام به نویسندگی و ساختن ساختمان می کند . پس علم و آگاهی نویسنده و مهندس  منشأ تحقق نوشتار و یا ساختمان می گردد .  وقتی در ما علم به اشیاء قبل از ساختن اشیاء وجود دارد پس در خداوند به طریق اَولی این علم(علم اجمالی=علم فعلی و ایجادی) به نحو وحدت و بساطت هست و بر آن اساس اَشیاء را می آفریند .

***  قالَ الباقرُ(عَلَیهِ السَّلامُ) : كَانَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ» وَ لاَ شَیْءَ غَیْرُهُ وَ لَمْ یَزَلْ عَالِماً بِمَا یَكُونُ فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ كَوْنِهِ كَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ كَوْنِهِ . خداوند عَزَّ وَ جَلَّ» بود و چیزی با او نبود و لایَزال و همیشه به آنچه که خلق نشده و آنچه که خلق شده و یا  آفریده می شود ، علم (علمِ ذاتی اَزَلی) دارد. علم خداوند به اشیاء و مخلوقات ، پیش از وجود و تحقق آنها ، مانند علمش به آن اشیاء پس از وجود و خلقتشان است .
   (اصول كافى کِتابُ التَّوحید» باب صفات ذات جلد 1 ص 144 روایت 2)


*** ألَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ  . آیا كسی كه چیزی را آفریده، نمی‏داند چه آفریده است و حال‌ آنكه او خود  لطیف و باریك‌بین و  خبیر  و بسیار آگاه است؟!! (سوره مُلك آیه ‌14)

3- علم خداوند به اشیاء بعد از ایجاد و خلقت آنها . 

علمِ فعلی خداوند که از صفاتِ فعل و از مقامِ فعل و ایجاد و خلقت انتزاع می شود نه از مقام ذات  عبارت است از اینکه  وجودِ عینی و خاصِّ شئی (همه موجودات عالَم با وجودِخاصّشان) بدون هیچ مانع و حاجب و  واسطه ای نزد خداوند مُتعال ظهور و حضور و عینیّت داشته باشد . به عبارت دیگر علم فعلی الهی (فعل به معنای اسم مصدری به لحاظ مصنوعات و مخلوقات الهی) ، نفسِ واقعیت و ظهور و تحقق اشیاء در محضر پروردگار می باشد و خداوند به علم ذاتی اَزَلی خویش به همه اَشیاء و آفریده ها احاطه علمی دارد و همه موجودات بالفعل در محضر پروردگار حاضر هستند و هیچ چیزی از او غائب نیست . لا یَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِی السَّماواتِ وَلا فِی الأَرضِ . به اندازه سنگینی ذرّه ای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند.(سوره سَبَأ آیه 3.) .علمِ خداوندِ مُتعال به مخلوقات و موجودات و اشیاء پس از ایجاد و خلقت آنها  از نوع علم تفصیلی و حضوری است . علم فعلی خداوندِ سبحان از صفات فعل است نه از صفات ذات . صفت فعل و علم فعلی ، صفتی است كه بیانگر رابطه و ارتباطِ فعل خدا با مخلوقاتش می باشد . اَشیاء و مخلوقاتِ خارجی  دو جهت دارند : یک جهت آن است که به عنوان اینکه مخلوقات الهی هستند لذا اضافه و انتساب به خالقشان دارندو جهت دیگر اینکه چون اَشیاء و مخلوقات خارجی محکوم به زمان و مکان و دگرگونی و تبدیل و تبدُّل و تغییر و تغیُّر و حد و حدود هستند لذا مُنتسَب به زمان و مکان و مانند آن می شوند . برخی از آیات قرآن کریم دلالت دارند بر اینکه علم خداوند (علم فعلی) در زمان خاصی محقق شد و یا محقق می شود . 

.        ادامه دارد . 

  پایگاه اندیشوران حوزه  (http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=152)


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


**********************************************************


*تفسیر سوره کهف بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی+با ترجمه و شرح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+قسمت اول



http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=152

Related image

***نسیم معرفت***

تفسیر سوره کهف بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان  جلد 13.علامه طباطبایی»+قسمت دَهُم

با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


     بَحثُُ رَوائِیُُّ


فِی تَفسیرِ العَیّاشِیِّ  عَنِ البَرقِیِّ رَفَعَهُ عَن أَبِی بَصیرِِ عَن أَبِی جَعفَرِِ (عَلَیهِِ السَّلامُ) : لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ»  قالَ : الَبَأسُ الشَّدیدُ :  علِیُُّ  (عَلَیهِِ السَّلامُ)   وَ هُوَ مِن لَدُن رَسُولِ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) قاتَلَ مَعَهُ عَدُوَّهُ فَذلِکَ قَولُهُ : لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ» : أَقُولُ : وَ رَواهُ اِبنُ شَهرَآشُوبَ عَنِ الباقِرِ وَ الصّادِقِ (عَلَیهِِما السَّلامُ)  وَ هُوَ مِنَ التَّطبیقِ وَ لَیسَ بِتَفسیرِِ.

وَ فِی تَفسیرِ القُمِیِّ
فِی حَدیثِ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ  (عَلَیهِِ السَّلامُ) : فِی قَولِهِ (تَعالَی): "فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ" یَقُولُ : قَاتِلٌ نَفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ» ، وَ أَمَّا أَسَفاً» یَقُولُ : حُزْناََ.
وَ فِی الدُّرُِّ المَنثُورِ ، أَخرَجَ اِبنُ جَریرِِ وَ ابنُ أَبِی حاتَمِِ وَ
ابْنُِ مَرْدَوَیْهِ وَ الحاکِمُ فِی التَّأریخِ، عَن اِبنِ عُمَرَ قالَ: تَلا رَسُولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) هذِهِ الآیَةَ "لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا" فَقُلتُ ما مَعنَى ذلِکَ یا رَسُولَ اللهِ؟ قالَ:لِیَبْلُوَکُم أَیُّکُم أَحسَنُ عَقلاََ وَ أَورَعُ عَن مَحارِمِ اللهِ وَ  أَسرَعُکُم فِی طاعَةِ اللهِ.

وَ فِی تَفسیرِ القُمِیِّ،
فِی رِوَایَةِ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (عَلَیهِِ السَّلامُ) : فِی قَولِهِ: "صَعِیدًا جُرُزًا" قالَ: لا نَباتَ فیِها.

  بحث روایی

در تفسیر عَیّاشى (محمّد بن مسعود عَیّاشی سَمَرقَندی) از بَرقِى (اَحمَد بن مُحمَّد بن خالِد بن عَبدالرَّحمان بَرْقِی مشهور به بَرقِی صاحب کتاب اَلمَحاسِن») روایت کرده که او  مَرفُوعاََ مَرفُوعاََ  (یعنی به طور حدیث مرفوع با حذف یک یا چند راوی از وسط یا آخر سَنَدِ حدیث)  از ابى بصیر از امام باقر (عَلَیهِِ السَّلامُ) روایت کرده که آن حضرت فرمود :  که مقصود از بَأْس شَدِید» در آیه دوم از سوره کهف (لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ» ) عَلىّ (عَلَیهِِ السَّلامُ) است و او (عَلىّ ع»)  به عنوان مأموریّت از طرف رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ)   به همراه آن حضرت با دشمنانش  مُقاتَله و جنگ نمود . پس به خاطر همین قضیّه و ماجرا است که این آیه (لِیُنْذِرَ بَأْسًا شَدِیدًا مِنْ لَدُنْهُ»)  در شأن عَلیّ (عَلَیهِِ السَّلامُ) نازل شد (و به اصطلاح شأن نزول این آیه شریفه همان است که نقل شد)

علامه طباطبایی می فرماید : این روایت را اِبن شَهرآشُوب مازندرانی  از امام باقر و امام صادق (عَلَیهِِما السَّلامُ) نیز  نقل کرده است و این مطلب و شأن نزولی که در باره آیه شریفه ذکر شد از باب تطبیقِ مصداق بارز بر آیه است نه اینکه تفسیری برای آیه شریفه باشد. به عبارت دیگر معنایش این نیست که آیه شریفه در این خصوص نازل شده است بلکه منظور آن است که یکى از مصادیقِ بارز از  عذابهاى شدید ، ماجرای مُقاتله و جنگِ  على (عَلَیهِِ السَّلامُ)  با دشمنانِ پیغمبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) است.

و در تفسیرِ عَلیّ بن ابراهیم قُمىّ در روایت و حدیث أَبِی الْجَارُود از امام باقر (عَلَیهِِ السَّلامُ) آمده است که آن حضرت در باره معنای آیه ششم از سوره کهف "فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ"  چنین فرمود : (ای پیامبر ص) تو بواسطه آثار و اعمال عصیانگرانه و ایمان نیاوردن آنها (مخالفین و کفار) به جهت دلسوزی زیادی که در امر هدایتشان داری گویی از شدت حزن و غم و اندوه  قاتل و از بین برنده خودت هستی  .  و  نیز در باره کلمه أَسَفاً» فرمود: یعنى از روی حُزن و اندوه .(به جهت دلسوزی زیادی که در امر هدایتشان داری گویی از شدت حزن و غم و اندوه می خواهی خودت را هلاک کنی  )

و در تفسیر اَلدُّرُِّ المَنثُورِ (ازجَلالُ الدّین سُیوطی شافِعی مصری ) است که اِبنُ جَریر و اِبن أَبِی حاتَم و ابْنِ مَرْدَوَیْه و حاکِم (یعنی ابوعبدالله محمّد بن عبدالله معروف به حاکِم نیشابوری، متوفی سال 405 هجری ) در کتاب تاریخیش(تاریخ نیشابور)  از اِبن عُمر نقل کرده اند که رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) آیه هفتم از سوره کهف  "لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا" را تلاوت فرمود، من پرسیدم: یا رسول اللّه معناى آن چیست ؟ آن حضرت فرمود: یعنى تا آنکه شما را بیازماییم که کدامیک از شما عقل بهتر و وَرَع و تقوای بیشتر از مَحارِم الهی دارید و کدامیک از شما  در سبقت در اطاعت الهی  شریع تر و شتابان تر هستید.

و در تفسیرِ عَلیّ بن ابراهیم قُمىّ  در روایت أَبِی الْجَارُود از ابى جعفر (امام باقر) (عَلَیهِِ السَّلامُ) نقل کرده که در رابطه با  معناى "صَعِیدًا جُرُزًا" فرمود:  یعنی : زمینى که گیاهی ندارد.

 

.   ادامه دارد

*تفسیرسوره کهف براساسِمتنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.علامه طباطبایی+با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی+قسمت اول +کلیک کنید

** تفسیر سوره کهف بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی+استاد سعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه (http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15095)


 

*****************************************************


** تفسیرسوره کهف براساسِاَلمیزان» +آیت الله سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ نسیم معرفت
 +قسمت هفتم+کلیک

 
** تفسیرسوره کهف براساسِاَلمیزان»+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت  
 +قسمت هشتم+کلیک


** تفسیرسوره کهف براساسِاَلمیزان+قسمت نُهُم+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت+قسمت نُهُم.



Image result for ?الحمدلله الذی انزل علی عبده الکتاب  سوره کهف?‎

 

***نسیم معرفت***

 


*تفسیرسوره کهف براساسِمتنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.علامه طباطبایی+با ترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت+قسمت اول.

 
*تفسیرسوره کهف براساسِمتنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.+باترجمه و توضیح مختصر از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت+قسمت دوم.


*تفسیرسوره کهف براساسِمتنِ عربی کتابِ اَلمیزان»+با ترجمه و شرح مختصر آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی  +نسیم معرفت+قسمت سوم.

*تفسیرسوره کهف براساسِمتنِ عربی کتابِ اَلمیزان»+با ترجمه و توضیح استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ نسیم معرفت+قسمت چهارم.


* تفسیر سوره کهف بر اساسِاَلمیزان»+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفتسمت پنجم.  


* تفسیرسوره کهف براساسِاَلمیزان»+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت+قسمت ششم.


** تفسیرسوره کهف براساسِاَلمیزان»+آیت الله سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ نسیم معرفت +قسمت هفتم+


** تفسیرسوره کهف براساسِاَلمیزان»+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت +قسمت هشتم+


** تفسیرسوره کهف براساسِاَلمیزان+قسمت نُهُم+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت+قسمت نُهُم.


** تفسیرسوره کهف براساسِاَلمیزان+قسمت دَهُم+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت+قسمت دهم

 

 

 

.   ادامه دارد


 

** تفسیر سوره کهف بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی+استاد سعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه (http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15095)

 


Image result for ?سعادت و شقاوت?‎

***نسیم معرفت***


 ** سعادت و شقاوت از دیدگاه حکیمِ فرزانه محقِّق لاهیجی


چه خوب است این مطلب (
سعادت و شقاوت) را از زبان حکیم فرزانه محقق لاهیجی»  بیان کنیم. ایشان در کتاب نفیس گوهر مراد»[ص 1- 3] بعد از اثبات تَجرُّدِ نفسِ ناطقه انسان می‌گوید: چون روح از بدن مفارقت کرد قائم به ذات خود است، [البته] اگر در علم و عمل به کمال رسیده باشد، همان‌طور که از بدن مادی و عالم ماده مجرد شده است، از آثار و عوارض عالم ماده نیز مجرد شده در مقابل ، آثارِ عالمِ مجردات را پیدا می‌کند و مانند علوم و فضایل حقیقی و مَلَکات و اخلاق حسنه، در سِلکِ مجرداتِ عقلیه قرار می‌گیرد و دارای لذّات عقلی می‌شود، چون لذّت حقیقی عبارت است از: درک هرچیزی که برای انسان ملایم و سازگار است و آنچه ملایم با روح مجرد انسان است و غذای اوست ، امور عقلیه، انوار علمیه و مشاهده ذوات مجرده است که در حُسن دل‌ها ، چیزی بر پایه آنها نمی‌رسد، زیرا آنچه را مردم لذت می‌دانند، مانند شهوات و غضب، در حقیقت، لذت نیست، بلکه دفع الم است، زیرا اگر در هرچیزی از لذایذ مادی تکرار و استمرار صورت بگیرد، باعث ملالت و اذیت انسان می‌شود. بنابراین، لذایذ جسمانی لذت حقیقی نیستند و بر فرض هم که لذت باشند، در این عالَم قطعا لذایذ مادی توأم با مَکارِه و ناراحتی‌های زیادی است. در این عالم، لذّتِ خالص و خالی از کدورات وجود ندارد و خداوند آن را خلق نکرده است.
بنابراین، چون نفس ناطقه مجرد شود و به آن لذایذ برسد، در آن لذایذ جاودانه خواهد ماند و این لذتی است که هیچ یک از لذایذ به پای آن نمی‌رسند و سعادت موعود برای مؤمنان نیز همین است که خداوند برای اهل تقوا مهیا کرده و بهشت جسمانی برای انسان محقق ساخته است.
اگر نفس از بدن مفارقت کند، در حالی‌که معرفتی تحصیل نکرده و تصورات و تصدیقات حَقَّه در او حاصل نشده باشد، بلکه در مقابل، آرای باطله و عقاید فاسده در او ترسیم شده و در او رسوخ کرده باشد، گرفتار عذابی می‌شود که نسبت آن عذاب با عذاب‌های دنیوی، مانند نسبت آتش دوزخ به آتش دنیا است.

  

شقاوتِ حقیقی و آتش واقعی در جهانِ آخرت برای انسان همان کفر ، الحاد ، عناد ، سرکشی و طغیان اوست که با عصیان و مخالفت‌ با اوامر و نواهی الهی توأم شده است، همچنین (شقاوتِ حقیقی و آتش واقعی) اخلاقِ رذیله و صفاتِ حیوانی است که به‌ صورت مَلَکه در او ظهور کرده و مانع رسیدن او به کمال و سعادت شده است. در جهانِ آخرت آنچه (دراین دنیا) بِالقُوَّه بوده (و به مرحله بروز و ظهور نرسیده بود)، به فعلیت رسیده ، به‌ صورت مار و عقرب و حیوانات مُوذی درآمده و برای او جهنم سوزان شده است.


* تنظیم و اصلاح و کمی اضافات توسط + استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 


http://wikifeqh.ir/%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA_%D9%88_%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%88%D8%AA

 

**سعادت و شقاوت از دیدگاه فلسفه و دین+کتابخانه دیجیتالی تبیان


https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/79454/1

 


سکوت نشان از ضعف نیست.

**نسیم معرفت***



*** رُبَّ کلامٍ جَوابُهُ السُّکوتُ( چه بسا سُخنى که پاسخش ‏سُکوت است)



***  قال علی (عَلَیهِ السَّلامُ) : رُبَّ كلامٍ جَوابُهُ السُّكوتُ.


چه بسا سُخنى كه پاسخش ‏سكوت است.





*** قال رسول الله  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) : بَلاءُ الاِنْسانِ مِنَ الِّلسانِ . غالبا بلای آدمی از زبان اوست  .

* بِحارُالأَنوار، ج 71، ص 286.


لازم نیست همیشه در باره هر چیزی زبان باز کنی و پاسخگو باشی .  دَهَنت و زبانت را برای هر چیزی باز نکن . گاهی : زبانِ سُرخ سَرِ سبز می دهد بر باد . گاهی که افرادی چیزی از تو می پرسند دقّت کن ، فورا هر چیزی نگو ، کمی فکر کن ، سود و زیان دنیایی و آخرتی سُخنت و کلامت را بسنج ، خدا را در نظر داشته باش  و چه بسا لازم است که در جواب سؤالی که دیگران می پرسند باید کوتاه جواب  داده شود و به اصطلاح : کم گوی گزیده گوی چون دُرّ . چه زشت است که  گاهی بدون اینکه چیزی از تو بپرسند جواب دهی و چه بسا با آبروی دیگران بازی کنی ! . چه بسا آبرو و حیثیّتِ چهل یا شصت ، هفتاد ساله دیگران را در یک لحظه بر باد می دهی مخصوصا در ایام انتخابات و مانند آن !!! . این کار از گناهان عظیم و چه بسا نابخشودنی است !  گاهی برخی افراد خودشان را فریب می دهند و می گویند که ما داریم روشنگری می کنیم !!!  این چه روشنگری است که با  دروغ و افتراء با حیثیت و آبروی دیگران بازی می کنید !!   کمی هم زبانت را نگهدار و کنترل کن و هرچیزی نگو  . سعی کن هر چیزی از دهنت و زبانت خارج نشود که گاهی قابل جبران نیست . آزاد و بی قید نباش . گاهی سخنان نسنجیده که از دهنت خارج می شود برای خودت درد سر درست می کند و در همین دنیا کیفرش را می بینی و به قول شاعر : این عمل های چو مار و کژدُمت - مار و کژدُم گردد و گیرد دُمت  . چه بسا افرادی که با همین زبان جهنّمی شدند و یا با همین زبان حرف های ناروایی گفتند که در همین دنیا رسوا و بدبخت شدند . آری گاهی : زبانِ سُرخ سَرِ سبز می دهد بر باد .

ای زبان هم گنج بی‌پایان توی

ای زبان هم رنج بی‌درمان توی

هم صفیر و خُدعه مُرغان توی

هم انیس وحشت هِجران توی

جَلالُ الدِّین مَولَوِی


عالَمی را یک سُخن ویران کند

رُوبَهانِ مُرده را شیران کند


جَلالُ الدِّین مَولَوِی




** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



************************************

 

*** موضوعات و عناوین فقهی و اقتصادی و اعتقادی و ی و تحلیلی شبکه اجتهاد+مشهد مقدس+تنظیم توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+رجوع کنید به سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/639 .+کلیک کنید .

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، ی.+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*** مطالب حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/623 . +کلیک کنید

 

***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی +کلیک کنید

 

*** تفسیر سوره کهف توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی»+سایت سعادت میرقدیم ها+کلیک کنید  +

http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .


***مقصوداز رَحِم دربحث وم ووجوب صِلَه اَرحام چیست؟+آیت الله محمد جوادفاضل لنکرانی+با اصلاحات  و حواشی  و اضافات توسط : آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/628 .+کلیک کنید .



*** نقد استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی به سخنان حجت الاسلام دکترداوود فِیرحی زنجانی+نقد بر یک مُصاحبه انحرافی+پایگاه اندیشورران حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17535 .+کلیک کنید .


*** نقد بر نقد + نقد بر نقد جناب آقای دانیال نمازی توسط استاد سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/680 .+کلیک کنید .


*** نقدبرنقد+نقدبرنقدجناب آقای دانیال نمازی توسط استاد سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17640 .+پایگاه اندیشوران حوزه .



***مِنطَقَةُ الفَراغ چیست و چه ومی دارد؟!+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی +http://hakim-askari.rozblog.com/post/682 .+کلیک کنید .


*** مِنطَقَةُ الفَراغ چیست و چه ومی دارد؟!+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه + http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17657 + کلیک کنید .


*** مِنطَقَةُ الفَراغ چیست و چه ومی دارد؟!+پرسش و پاسخ +استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی +پایگاه اندیشوان حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17657 .+کلیک کنید .


***توسط تبریزیان+آیاطب اسلامی وجود دارد؟!+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی



***بیانیه ای در محکومیت توهین هفته نامه فکاهی شارلی اِِبدُو فرانسوی به پیامبر بزرگ اسلام +آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت +http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/3228/ +کلیک کنید .



***پایگاه اندیشوران حوزه - آیت الله سید اصغر سعادت میر قدیم لاهیجانی+بیانیه ای در محکومیّت توهین به پیامبر اسلام(ص) توسط هفته نامه فُکاهی شارلی اِبدُو فرانسوی+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=8153 +کلیک کنید .


 

 

 







**نسیم معرفت***

 

 

به نام خدا

 

کسی که سه چیز ندارد انسانیت ندارد :

 

1- انصاف : کسی که انصاف ندارد شکلِ آدمیت دارد نه آدمیت .


2- خیر خواهی : کسی که خیر خواهی ندارد از  زُمره انسانیت خارج است . سعدی علیه الرحمه گوید : تو کز محنت دیگران بی غمی   نشاید که نامت نهند آدمی

و نیز می گوید :

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی بدرد آورد روزگار

دگر اعضا را نماند قرار

 

3- صفا و صداقت : کسی که صدق و صفا ندارد منافق است و منافقین شرورترین موجودات است و بویی از انسانیت نبرده اند .

 

انصاف و خیر خواهی و صدق و صفا در  هر کسی جمع باشد اگر چه کافر باشد خوش عاقبت خواهد شد و هر کس که واجد این خِصال و صفات نباشد بد عاقبت است اگر چه مسلمان باشد .

 


*** آیت  الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

************************************

 

***وبلاگ حضرت آیت الله قنبر مشفق لاهیجی+http://moshfeghlahiji.mihanblog.com/ .+کلیک کنید

 

 




 

 


*** آیاولایت فقیه انتصابی تشریعی الهی است یاانتخابی اعتباری مردمی؟!+آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17844+ پایگاه اندیشوران حوزه .+کلیک کنید .

 

*** نقدبرنقد+نقدبرنقدجناب آقای دانیال نمازی توسط استاد سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17640 +کلیک کنید .


*** مِنطَقَةُ الفَراغ چیست و چه ومی دارد؟!+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه + http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17657 + کلیک کنید .


*** نقد استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی به سخنان حجت الاسلام دکترداوود فِیرحی زنجانی+نقد بر یک مُصاحبه انحرافی+پایگاه اندیشورران حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17535 .+کلیک کنید .


*** تفسیر سوره کهف توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی»+سایت سعادت میرقدیم ها+کلیک کنید  +

http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .

 

*** موضوعات و عناوین فقهی و اقتصادی و اعتقادی و ی و تحلیلی شبکه اجتهاد+مشهد مقدس+تنظیم توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+رجوع کنید به سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/639 .+کلیک کنید .

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، ی.+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*** مطالب حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/623 . +کلیک کنید

 

***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی +کلیک کنید

*** موضوعات و عناوین فقهی و اقتصادی و اعتقادی و ی و تحلیلی شبکه اجتهاد+مشهد مقدس+تنظیم توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+رجوع کنید به سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/639 .+کلیک کنید .

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، ی.+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*** مطالب حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/623 . +کلیک کنید

 

***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی +کلیک کنید

 

***جایگاه زکات در اقتصاد اسلامی+(1 و 2)+گفتگوی خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی نشست اساتیدبا آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/686+کلیک کنید .

 

 


استاد قنبر مشفق لاهیجی

حضرت آیت الله شیخ قنبر مشفق لاهیجی

حضرت آیت الله شیخ قنبر مشفق لاهیجی

http://www.varesoon.ir/pictures-of-shiite-clerics/20-11-04-19-47-57/20-11-04-19-47-57/20-11-04-19-47-57/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%82%D9%86%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%B4%D9%81%D9%82-%D9%84%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%AC%DB%8C-25234.html +آدرس تصویر .


انا لله و انا الیه راجعون



حضرت آیت الله حاج شیخ قنبر مشفق لاهیجانی یکی از شخصیت های علمی ومعنوی در شهر لاهیجان می باشد که از اوائل انقلاب تا سال 1386_87 سال های طولانی مدیریت حوزه علمیه لاهیجان را برعهده داشت و سال های طولانی با تدریس کتاب های درسی حوزوی از قبیل جامع المقدمات و کل کتاب مغنی اللبیب وسیوطی وحاشیه ملاعبدالله وکتاب مختصر المعانی از ملاّ سعد تفتازانی و دوجلد قدیمی کتاب لمعه وبخشی از رسائل ومکاسب و…، شاگردان زیادی پرورش داد که برخی از آنها اکنون در شهر های مختلف و مراکز علمی حوزوی ودانشگاهی می درخشند ومشغول خدمات علمی وفرهنگی و…می باشند. ایشان تنها کسی بود که درشهر لاهیجان در مسجد کوشالی به مناسبت های تبلیغی روی منبر قبل از پرداختن به سخنرانی از روی متن عربی کتاب تحریرالوسیله از امام خمینی ره برای مردم احکام می گفت ودر تبیین احکام شرعی واقعا مسلط بود. ایشان از وعاظ شهیر لاهیجان بوده و سخنرانی های دلنشین او که غالبا همراه با آیات وروایات بوده بسیار در دل ها ی مردم می نشست وتأثیرگذار بود. وچندین سال نیز امام جمعه موقت شهر لاهیجان بود. بنده سال ها از محضر علمی ایشان ( یعنی در کتب حوزوی آن زمان از قبیل جامع المقدمات و مغنی اللبیب وسیوطی وحاشیه ملاعبدالله وکتاب مختصر المعانی و دوجلد قدیمی کتاب لمعه وبخشی از رسائل ومکاسب) ونیز از منبر های عالمانه اش بهره بردم واز این جهت حق بزرگی بر اینجانب دارد. خداوند در دنیا وآخرت به حضرت ایشان، عزت وسعادت وسربلندی عنایت فرماید



****حضرت آیت الله قنبر مشفق در سن 94 سالگی در لاهیجان در تاریخ 22 آذر 1399 دار فانی را وداع کرد + روحش شاد



 آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




 

***وبلاگ حضرت آیت الله قنبر مشفق لاهیجی+http://moshfeghlahiji.mihanblog.com/ .+کلیک کنید

 


**** حوزه علمیه جامع - حوزه علمیه لاهیجان نسخه متنی+https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/74671/3 +کلیک کنید .


 


  

************************************


***وبلاگ حضرت آیت الله قنبر مشفق لاهیجی+http://moshfeghlahiji.mihanblog.com/ .+کلیک کنید






 



*** آیاولایت فقیه انتصابی تشریعی الهی است یاانتخابی اعتباری مردمی؟!+آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17844+ پایگاه اندیشوران حوزه .+کلیک کنید .


*** نقدبرنقد+نقدبرنقدجناب آقای دانیال نمازی توسط استاد سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17640 +کلیک کنید .


*** مِنطَقَةُ الفَراغ چیست و چه ومی دارد؟!+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه + http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17657 + کلیک کنید .


*** نقد استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی به سخنان حجت الاسلام دکترداوود فِیرحی زنجانی+نقد بر یک مُصاحبه انحرافی+پایگاه اندیشورران حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17535 .+کلیک کنید .


*** تفسیر سوره کهف توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ بر اساسِ متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی»+سایت سعادت میرقدیم ها+کلیک کنید  +

http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .


*** موضوعات و عناوین فقهی و اقتصادی و اعتقادی و ی و تحلیلی شبکه اجتهاد+مشهد مقدس+تنظیم توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+رجوع کنید به سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/639 .+کلیک کنید .

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، ی.+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*** مطالب حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/623 . +کلیک کنید

 

***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی +کلیک کنید

*** موضوعات و عناوین فقهی و اقتصادی و اعتقادی و ی و تحلیلی شبکه اجتهاد+مشهد مقدس+تنظیم توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+رجوع کنید به سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/639 .+کلیک کنید .

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، ی.+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*** مطالب حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/623 . +کلیک کنید

 

***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی +کلیک کنید


***جایگاه زکات در اقتصاد اسلامی+(1 و 2)+گفتگوی خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی نشست اساتیدبا آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/686+کلیک کنید .

 

 

 

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

اخبار تکنولوژی ghazal-zakhar رمضانیه Alice's style Kate's blog Margaret's site camamasco پول درآوردن ازاینترنت بهترین شغل دنیا دبیرستان آموزش از راه دور دخترانه نشر دانش بانه 09188744396 کفش کتونی صندل زنانه دخترانه چند رنگ سفید مشکی قرمز بژ بنفش 2021